No soy un defensor de la Biblia, sino un analista de ella, debido a sus graves contradicciones. En busca de justicia verdadera. Cuando los falsos testigos relatan sus actos, una de las señales más claras de su mentira es la incongruencia de sus propias palabras. Tienen miedo a los debates argumentados; por eso huyen de ellos. Exigen sumisión en la creencia ciega, porque la razón jamás los defenderá. Demonizan a sus críticos, atacan al que habla con coherencia, pero nunca refutan sus argumentos, porque saben que son irrefutables. Pensar si realmente se puede caminar sobre el mar te hace dudar, y dudar —según ellos— te aparta de Dios. Así te enseñan a no pensar, a creer sin razón. Porque una mente que no pregunta obedece… y una que obedece sin pensar es la más fácil de engañar. «Según podemos inferir después de leer Isaías 63: 3-5, Isaías 11: 1-5 y Apocalipsis 19: 11-19, ¿no defiende el jinete del caballo blanco el “ojo por ojo”? Si reconoces que es así, entonces, ¿Quién es ese hombre de cabello largo que extrañamente se asemeja al dios griego Zeus y trae una doctrina de amor a los enemigos que, curiosamente, es la frase de un griego llamado Cléobulo de Lindos? ¿No crees que él caerá en el mar de fantasías que inventó en boca de quienes hicieron pasar sus palabras como las de Dios? El amigo fiel merece el amor de los fieles, ¿pero el enemigo también? ¿Crees que eso lo dijo realmente el amigo fiel, o el infiel Imperio Romano que lo persiguió? ¿Acaso puede el injusto volverse amigo del justo? Si fuese así, ¿por qué Daniel 12: 10 dice lo que dice, y por qué el jinete del caballo blanco no hace la paz con ellos, en vez de hacer la guerra contra ellos? Si te hice pensar… eso no le gustó a los falsos testigos que te mencioné al inicio. Ella me encontrará, la virgen de la puerta me creerá… Leer y entender https://lavirgenmecreera.com/el-mensaje-principal-the-main-message/ Decir que siquiera uno de los santos se decidió por el celibato y lo llamó “don” es una vil calumnia de la serpiente encarnada en los falsos santos que Roma introdujo secretamente para destruir la verdadera religión. No consentiré malos pensamientos, como aquellos que me hagan creer que es imposible desmentir con éxito aquella calumnia del Imperio Romano y sus falsos santos, quienes nos dicen que la gloria de la recompensa en el reino de los cielos consistirá en hombres justos solos, en lugar de estar unidos en matrimonio con mujeres, según la acusación en Mateo 22:30. Tampoco aceptaré aquella mentira que dice que los santos renunciarían a la gloria del matrimonio con mujeres para abrazar el celibato (1 Corintios 7:1 y 1 Corintios 7:9-10). Ni aceptaré la calumnia que nos dice que ellos concibieron pensamientos impuros, como aquellos en Mateo 5:11 y 1 Timoteo 4:1-6, donde se los acusa de promover el consumo de alimentos que Dios llamó impuros y prohibió para siempre, como la carne de cerdo, de mariscos o de murciélago. Ni consentiré que se crean mentiras como aquellas en Lucas 23:34 y Efesios 3:7, que nos dicen que los justos amaron a sus enemigos y murieron predicando el amor inmerecido. En este sentido, si eso fuese verdad, ¿por qué en Apocalipsis 6 ellos piden venganza contra quienes los mataron? Hay una directa contradicción entre Hechos 7:57-60 y Apocalipsis 6:9-10, porque una de las partes es la mentira del enemigo de ellos. Si Dios dictó el ojo por ojo contra los enemigos de los justos en Deuteronomio 19:20-21, es porque eso es justicia, ya que la justicia consiste en dar a cada cual su merecido; y el Imperio Romano fue todo, menos un imperio justo. Este blog tiene dos dominios que evocan estos mensajes: “ella me encontrará” y “la virgen me creerá”, porque quiero reflejar mis deseos y, de paso, defender los deseos de los hombres justos, expresados con claridad aquí: 1 Corintios 11:7 – La mujer es la gloria del hombre. Levítico 21:13-15 – Tomará por esposa a una mujer virgen. No tomará viuda, ni repudiada, ni infame, ni ramera, sino tomará de su pueblo una virgen por mujer, para que no profane su descendencia en sus pueblos; porque yo Jehová soy el que los santifico. A diferencia de los impostores, quienes adoran a los mismos antiguos dioses romanos —Marte, el Sol, Artemisa, Júpiter— pero por medio de estatuas casi idénticas y de otros nombres, los verdaderos santos consideraban conseguir una buena esposa una bendición: Proverbios 18:22 – El que halla esposa halla el bien, y alcanza la benevolencia de Jehová. La Biblia contradice la Biblia porque Roma contradijo la religión que persiguió y cambió muchas cosas para llamar a mucho de lo bueno “Antiguo Testamento” y a su helenismo “Nuevo Testamento”. El “ojo por ojo” justificado, ellos lo cambiaron por “ofrece el otro ojo a tu enemigo”, pues el enemigo nunca cambió; solo se disfrazó de santo por medio de nombres que no le pertenecen. Esto no es Antiguo Testamento versus Nuevo Testamento, pues Roma infiltró sus mentiras en todos los textos que después llamó “La Biblia”. Salmos 118:18 Jehová me castigó gravemente, Mas no me entregó a la muerte. 19 Abridme las puertas de la justicia; Entraré por ellas, alabaré a Jehová. 20 Esta es puerta de Jehová; Por ella entrarán los justos.
رومیان ۱۴:۱۵ به خاطر مسائل مربوط به غذا آزرده شدند: چه کسی آزرده خاطر شد جز رومیان که این پیام را خلق کردند و آن را به عنوان بخشی از انجیل واقعی منتقل کردند؟.
رومیان ۱۴:۱۵ به خاطر مسائل مربوط به غذا آزرده شدند: چه کسی آزرده خاطر شد جز رومیان که این پیام را خلق کردند و آن را به عنوان بخشی از انجیل واقعی منتقل کردند؟.
چه کسی از غذایی که پیرمرد العازار نمی خواست بخورد آزرده شد؟
آیا برادر یا همسایه پیرمرد العازار بود که آزرده شد؟
آیا این قوم خدا بودند که آزرده شدند؟ نه، اصلا.
بت پرستان آزرده شدند. قوم خدا نمی خواستند همه را راضی کنند.
این هیچ برادر معنوی العازار نبود که آزرده خاطر شد، بلکه یونانیان آزار دهنده بودند که آزرده خاطر شدند.
آزار دهندگان رومی نیز از دین واقعی آزرده خاطر شدند، به همین دلیل رومیان این پیام را اختراع کردند:
رومیان 14:15 اما اگر برادر شما به خاطر غذای شما غمگین شود، دیگر بر اساس محبت راه نمی روید. باعث نکنید کسی که مسیح بخاطر او مرد با غذای شما هلاک شود.
می خواهم بخوانید چرا العازار کشته شد:
دوم مکابیان 6:18 آنها می خواستند العازار، یکی از برجسته ترین معلمان شریعت، مردی با سن بالا و ظاهر نجیب، را مجبور کنند تا با باز کردن دهانش گوشت خوک بخورد. 19 اما او، مرگ شرافتمندانه را به زندگی بدون شرافت ترجیح داد، با میل و رغبت به محل اعدام رفت 20 پس از تف کردن گوشت. او مانند کسانی رفتار کرد که قاطعانه آنچه را که خوردن مجاز نیست، حتی برای عشق به زندگی، رد می کنند.
چه کسی از نابودی سدوم آزرده شد؟ همه، یا فقط لواط های نفرت انگیز؟ فقط لواط ها! لوط خوشحال بود که نجات یافت.
این انجیل واقعی بود، نه مانند انجیل دروغین که در نسخه های مختلف می شود، به سلیقه و قدرت جیب بسیاری از مردم.
نه تنها گوشت خوک، بلکه غذاهای دریایی نیز نامیده می شد: غذاهای ناپاک.
در اینجا مقایسه ای بین سوسک ها و خرچنگ ها آورده شده است:
سوسک ها و خرچنگ ها دارای چندین ویژگی مشترک هستند زیرا هر دو به شاخه بندپایان تعلق دارند و به طور خاص به زیر شاخه سخت پوستان در مورد خرچنگ دریایی و در مورد سوسک ها به زیر شاخه Hexapods تعلق دارند. در اینجا جنبه های اصلی آنها وجود دارد:
ساختار بدن: هر دو دارای اسکلت بیرونی سخت ساخته شده از کیتین هستند که محافظت و ساختار را فراهم می کند. این اسکلت بیرونی با رشد از طریق فرآیند پوست اندازی تجدید می شود.
تقسیم بندی بدن: سوسک ها و خرچنگ ها هر دو دارای بدن های تقسیم شده ای هستند که به سر، قفسه سینه و شکم تقسیم می شوند. علاوه بر این ، هر دو دارای زائده های مفصلی هستند که متناسب با محیط و سبک زندگی خود هستند.
توسعه و پوست اندازی: هر دو یک فرآیند رشد را طی می کنند که شامل پوست اندازی است، که در آن اسکلت بیرونی قدیمی خود را از دست می دهند تا راه را برای اسکلت جدید باز کنند.
آنتن های حساس: سوسک ها و خرچنگ ها هر دو دارای آنتن های بلندی هستند که از آنها برای تشخیص محرک ها در محیط خود استفاده می کنند، چه در جستجوی غذا، تشخیص تهدیدات یا حس سایر عوامل محیطی.
حس بویایی و چشایی: هر دو حیوان به شدت به حس بویایی و گیرنده های چشایی خود متکی هستند که به آنها کمک می کند سیگنال های شیمیایی را در محیط تشخیص دهند و منابع غذایی را پیدا کنند.
سازگاری و انعطاف پذیری: سوسک ها و خرچنگ ها حیواناتی بسیار سازگار هستند و مقاومت قابل توجهی در برابر شرایط نامساعد و شکارچیان ایجاد کرده اند.
جالب اینجاست که اگرچه ظاهر و زیستگاه آنها بسیار متفاوت است، اما هر دو دارای توانایی هایی هستند که آنها را از نظر تکاملی موفق کرده است و به آنها اجازه می دهد در محیط های مختلف زنده بمانند.
سوسک ها و خرچنگ ها در عادات تغذیه ای خود طبیعتی همه چیزخوار و لاشخور دارند، به این معنی که هر دو گونه می توانند از طیف گسترده ای از مواد آلی تغذیه کنند:
رژیم غذایی همه چیزخواری: هم سوسک ها و هم خرچنگ ها در مورد آنچه می خورند خیلی حساس نیستند. سوسک ها تقریبا هر نوع ماده آلی را که بتوانند پیدا کنند، مانند ضایعات غذا، گیاهان در حال پوسیدگی و حتی حشرات دیگر مصرف می کنند. به طور مشابه، خرچنگ ها از بقایای آلی بستر دریا، از جمله گیاهان، ماهی های کوچک، نرم تنان و مواد در حال پوسیدگی تغذیه می کنند.
عادات لاشخوری: هر دو گونه به عنوان لاشخور در اکوسیستم های مربوطه خود عمل می کنند. سوسک ها با مصرف زباله ها و بقایای آلی محیط زیست را تمیز می کنند، در حالی که خرچنگ های خاردار با مصرف حیوانات مرده و زباله ها به تمیز کردن بستر دریا کمک می کنند و به چرخه مواد مغذی کمک می کنند.
انعطاف پذیری رژیم غذایی: هم سوسک ها و هم خرچنگ های خاردار می توانند با منابع غذایی موجود سازگار شوند. این انعطاف پذیری به آنها اجازه می دهد تا در محیط های خشن یا جایی که ممکن است غذا کمیاب باشد زنده بمانند و یکی از دلایل موفقیت تکاملی و توزیع گسترده آنها در زیستگاه های مختلف است.
به طور خلاصه، هم سوسک ها و هم خرچنگ های خاردار به عنوان «لاشخور» برای اکوسیستم های خود عمل می کنند و از بقایای آلی استفاده می کنند و به تجزیه و بازیافت مواد مغذی در محیط خود کمک می کنند.
گنجاندن غذاهای دریایی و گوشت خوک در رژیم غذایی فرهنگ های یونانی و رومی به دوره های باستان برمی گردد و در اینجا جزئیاتی از چگونگی تکامل این شیوه های غذایی در طول زمان در هر فرهنگ آورده شده است.
یونان باستان (حدود 800-146 قبل از میلاد): در یونان باستان، مصرف غذاهای دریایی و گوشت خوک از دوران باستان (حدود قرن هشتم قبل از میلاد)، به ویژه در شهرهای ساحلی و جزایری مانند کرت و آتن رایج بود. یونانی ها به دلیل نزدیکی به دریای مدیترانه و اژه به طیف گسترده ای از غذاهای دریایی دسترسی داشتند و از صدف، اختاپوس، ماهی مرکب و ماهی به عنوان بخشی از رژیم غذایی روزانه خود لذت می بردند. گوشت خوک نیز به طور مکرر مصرف می شد و نقش مهمی در جشن ها و قربانی های مذهبی ایفا می کرد، جایی که بخشی از نذورات آیینی به خدایان بود. حتی هومر در نوشته های خود به ضیافت هایی اشاره می کند که در آن گوشت خوک سرو می شد و ارتباط فرهنگی و مذهبی آن را در این رویدادها نشان می دهد.
جمهوری روم و امپراتوری روم (حدود 509 قبل از میلاد تا 476 پس از میلاد): در رم، مصرف گوشت خوک و غذاهای دریایی نیز قابل توجه بود و از روزهای اولیه جمهوری (حدود قرن 5 قبل از میلاد) مستند شده است. با گذشت زمان، و به ویژه در دوره امپراتوری (27 قبل از میلاد تا 476 پس از میلاد)، ضیافت های رومی شامل تنوع بیشتری از غذاها شدند و غذا به بازتابی از ثروت و موقعیت اجتماعی تبدیل شد. گوشت خوک یکی از محبوب ترین و مورد قدردانی ترین گوشت ها در روم باستان بود و ژامبون به ویژه یک غذای لذیذ نفیس محسوب می شد. به همین ترتیب ، غذاهای دریایی به وفور مصرف می شدند و صدف ها به ویژه در رویدادهای مهم سرو می شدند.
محدودیت ها و تفاوت های فرهنگی با لاویان: یونانیان و رومیان باستان با رعایت نکردن محدودیت های غذایی لاویان 11، مصرف این غذاها را ناخالص یا ممنوع نمی دانستند. در حالی که لاویان، متنی عبری که قدمت آن تقریبا به قرن پانزدهم قبل از میلاد باز می گردد، ممنوعیت های خاصی را علیه غذاهایی مانند گوشت خوک و صدف ایجاد کرد، در یونان و روم این ممنوعیت ها وجود نداشت و بخشی از سیستم اعتقادی یا اعمال مذهبی آنها نبود. بنابراین، غذاهایی مانند گوشت خوک و صدف انتخاب های رایج در رژیم غذایی مدیترانه ای باقی ماندند.
به طور خلاصه ، مصرف صدف و گوشت خوک در رژیم غذایی یونانیان و رومی ها دارای یک سنت طولانی است که قدمت آن به اولین دوره های تاریخی آنها باز می گردد و بدون محدودیت های مذهبی مانند آنچه در قوانین غذایی لاویان یافت می شود ، توسعه یافته است.
آیا فکر می کنید رومی ها واقعا به مذهبی گرویدند که طعم آنها برای صدف و گوشت خوک را منزجر کننده می دانست؟
آیا آنتیوخوس چهارم اپیفانس به جای آزار و اذیت و کشتن یهودیانی که از خوردن گوشت خوک امتناع می ورزیدند، به دین خود گروید؟
آیا فکر می کنید هفت برادر که به خاطر امتناع از خوردن گوشت خوک به قتل رسیدند و گفتند که با وفاداری به قوانین خدا که آنها را از خوردن غذاهای ناپاک منع می کند، زندگی ابدی را به ارث می برند، مردند تا پیام های اول تیموتائوس فصل 4 آیه های 1 تا 6 و متی فصل 15 آیه 11 آن شریعت را به خاطر عشقی که جان خود را فدا کردند، لغو کند؟
آیا فکر می کنید رومی ها واقعا به مذهبی گرویدند که از آنها می خواست بر خلاف سنت های ریشه دار و ذائقه آنها برای غذاهای دریایی و گوشت خوک عمل کنند؟ آیا فکر می کنید هفت برادری که به خاطر امتناع از خوردن گوشت خوک کشته شدند و گفتند که با وفاداری به قوانین خدا که آنها را از خوردن غذاهای ناپاک منع می کرد، زندگی ابدی را به ارث خواهند برد، مردند تا پیام های اول تیموتائوس فصل 4 آیه های 1 تا 6 و متی فصل 15 آیه 11 شریعتی را که برای آن جان خود را فدا کردند، لغو کرد؟ آیا فکر نمی کنید که انجیل یونانی شده است و برای اینکه چندان آشکار نباشد، حتی تحریف هایی توسط آزار دهندگان در عهد عتیق وجود دارد؟
تحلیل مختصر:
دوم مکابیان 7:9 اما آخرین نفس خود را کشیده و گفت: «ای جنایتکار، زندگی کنونی ما را می گیرید. اما پادشاه جهان ما را که برای قوانینش مرد، به حیات جاودان برمی انگیزد.»
دوم مکابیان 7:16 او به پادشاه نگاه کرد و گفت: «با وجود اینکه تو فانی هستی، اما بر مردم قدرت داری و آنچه را که می خواهی انجام دهید. اما فکر نکنید که خدا قوم ما را رها کرده است. 17 اندکی صبر کنید تا خواهید دید که چگونه او به قدرت عظیم خود شما و نسل شما را عذاب خواهد داد.» تثنیه 14:8 شما نباید هیچ چیز نفرت انگیز بخورید, مانند خوک, زیرا که سم شکافته دارد, اما شهاد را نمی جود; برای شما نجس است. گوشت آنها را نخورید و لاشه آنها را لمس نکنید. رومیان علیه اشعیا دروغ گفته اند، زیرا وقتی اشعیا گفت: «این قوم ریاکار با لب های خود مرا گرامی می دارند»، او به کسانی که ادعا می کنند غذاهایی وجود دارد که انسان را آلوده می کند اشاره نکرد، زیرا اشعیا خود در پیشگویی های خود علیه چنین شورشی صحبت کرد که از احترام به قانون خودداری می کنند که نشان می دهد چیزهایی وجود دارد که انسان می خورد و او را آلوده می کند: اشعیا 65:2 من در تمام طول روز دستهایم را به سوی قوم سرکش دراز کردم که در راهی ناخوشایند راه می روند و از افکار خود پیروی می کنند. 3 قومی که مرا به غضب مداوم بر روی خود تحریک میکنند و در باغها قربانی میکنند و بر آجر بخور میسوزانند. 4 که در مقبرها می مانند و شب را در مکان های مخفی می گذرانند. کسانی که گوشت خوک را می خورند، و در گلدان هایشان آبگوشت چیزهای ناپاک است.
این یکی از آن پیام های دروغینی است که روم ایجاد کرد. به خاطر داشته باشید که آنتیوخوس چهارم اپیفانس از غذایی که هفت برادر نمی خواستند بخورند آزرده خاطر شد، اما رومی ها همان کاری را انجام دادند که ظالم می خواست انجام دهد، با یونانی کردن دین واقعی با پیام هایی مانند این: رومیان 14:15 اما اگر برادر شما برای غذای شما غمگین باشد، دیگر بر اساس محبت راه نمی روید. اجازه ندهید کسی که مسیح بخاطر او مرد از طریق غذای شما از دست برود. 16 پس نیکی شما ملامت مشود. 17 زیرا که ملکوت خدا غذا و آشامیدن نیست، بلکه عدالت و سلامتی و شادی در روحالقدس است. 18 زیرا که هر که در این امر مسیح را خدمت کند، نزد خدا خشنود و مورد تأیید مردم است. هیچ نمی تواند همه را راضی کند، هفت برادر نمی خواستند یونانیان را خشنود کنند، بلکه خدای آنها را راضی می کردند! آیا شهادت دروغ بر دین حق درست است؟ عیسی از روی عشق به ظالمان ها نمرد، بلکه از روی محبت به قومش مرد! عیسی نه برای عشق به آنتیوخوس چهارم اپیفانس، نه برای عشق به سدومی های شروری که لوط را آزار می دادند، نه به خاطر عشق به آزار و اذیت رومی، و نه به خاطر عشق به قاتلان، آدم ربایان، اخاذان یا سایر افراد شرور مرد. فریب جانشینان مردم شریری را که او را به قتل رساندند فریب نخورید! ظاهر فیزیکی عیسی هیچ وجه اشتراکی با خدای یونانی زئوس نداشت! ظاهر فیزیکی فرشتگان مقدس او هیچ وجه اشتراکی با ظاهر کوپید و همراهان نداشت، اگر چنین بود، آنها به جای نابودی سدوم از آن دفاع می کردند. اگرچه کلاهبرداری های روم در مکاشفه وجود دارد، اما این پیام ها سرنخ هستند: سرنخ اول: مکاشفه 6:7 ظاهر ملخ ها مانند اسب هایی بود که برای جنگ آماده شده بودند. روی سرهایشان چیزی شبیه تاج های طلا داشتند. چهره های آنها مانند چهره مردان بود. 8 آنها موهایی مانند موهای زنان داشتند. دندان هایشان مانند شیرها بود. 9 و سینه بندهایی مانند سینه بند آهن داشتند. صدای بال هایشان مانند صدای ارابه های زیادی بود که به نبرد می دویدند. 10 آنها دم مثل عقرب و نیش نیز داشتند و در دم خود قدرت داشتند که به مدت پنج ماه به مردم آسیب برسانند. 11 و فرشته پرتگاه را که در عبری نام او عبادون و در یونانی اپولیون است، پادشاه خود دارند. فرشتگان شیطان چهره مردانه دارند، اما موهای آنها مانند موهای زن است و همچنین به ملخ اشاره شده است، یکی از غذاهای ناپا! و این چیزی است که من به شما می گویم، این کنایه ای است به اینکه چگونه فرشتگان شیاد هستند که رومیان نام فرشتگان واقعی را به آنها داده اند. علاوه بر این ، این کنایه از این است که غذاهای ناپاک مانند ملخ بخشی از مواردی است که این موجودات از طریق رهبران مذهبی که به تصاویر آنها دعا می کنند ، خوردن آنها را ترویج می کنند ، اگرچه آنها نام فرشتگان وفادار را برای سردرگم کردن مردم ذکر می کنند. یک فرشته وفادار دعا کردن به آنها را تأیید نمی کند، بلکه فقط به خدا دعا می کند! سرنخ دوم: مکاشفه 16:13 و سه روح نجس مانند قورباغه را دیدم که از دهان اژدها و از دهان وحش و از دهان نبی دروغین بیرون آمدند. پیامبران دروغین رومی با الهام از تهمت (زیرا شیطان به معنای تهمت زننده) به نام کثافت علایق خود کلماتی را بیان کرده اند که مصرف غذاهای ممنوعه را تشویق می کند، این کلمات را در متی 15: 11، 1 تیموتائوس 4: 1-6 و رومیان 14: 15-17 خواهید دید. ناسازگاری های بیشتری را در کتاب مقدس بیابید، این PDF رایگان را دانلود کنید، جزئیات به 12 زبان وجود دارد: https://antibestia.com/wp-content/uploads/2024/11/777-health-blog.pdf
Romanos 14:15 Ofendidos por cuestiones de comida: ¿Quiénes se sintieron ofendidos sino los romanos que crearon este mensaje y lo hicieron pasar como parte del evangelio genuino?
النبي الكاذب يطلب الولاء لشخصه؛ النبي الحق يطالب بالولاء للحق. سوف تندهش مما ستكتشفه الآن. بينما ينحني البعض للأصنام مغمض العينين، يربح آخرون بتعزيز هذا العمى. قيامة يسوع: حقيقة مقدسة أم خداع روماني؟ , CAB 75[7] 73 70 , 0018
» │ Arabic │ #QIYF
,
الإنجيل في الكتاب المقدس يتناقض مع نبوءات العهد القديم. في نبوءات العهد القديم، يوصف الله بأنه المنتقم العادل، الذي يحب أصدقاءه ويكره أعداءه (إشعياء 42، تثنية 32، ناحوم 1). وهذا يدفعنا إلى الشك في صحة الإنجيل الذي بشر به الإمبراطورية الرومانية، ويدفعنا أيضًا إلى التساؤل عما إذا كان العهد القديم قد نجا من التحريفات المخادعة أم لا.
فيما يتعلق بقيامة يسوع المزعومة، نرى أن الروايات غير متناسقة مع بعضها البعض. وفقًا لمَثل الكرامين الأشرار في متى 21، فإن يسوع عند عودته سيتمم نبوءة مزمور 118، التي تشير إلى الحجر الذي رفضه البناؤون. وهنا، عند عودته، يؤدبه الله، وليس للهلاك، بل للإصلاح. سوف يمر عبر باب لا يعبر منه إلا الأبرار. إذا كان يسوع قد قام حقًا بنفس الجسد والوعي، فلماذا سيعاقبه الله عند عودته؟ التفسير لا يمكن أن يكون خطيئة متعمدة ضد الله، بل فقط خطيئة ارتُكبت بغير معرفة.
وهذا يدل على أن عودته ستكون عن طريق التناسخ، أي أنه سيولد في جسد جديد، دون دماغه السابق ودون ذكريات حياته الماضية التي زالت مع فناء جسده السابق. وبالتالي، فإن سفر أعمال الرسل 1 هو رسالة كاذبة.
بالإضافة إلى ذلك، فإن مزمور 118 لا يشير فقط إلى شخص بار واحد، بل إلى العديد من الأبرار. فإذا سقط القائد في الخطيئة، فمن المفترض أن الأبرار الآخرين سيسقطون أيضًا. وهذا يتماشى مع نبوءة دانيال 7، حيث تحارب القرون الصغيرة القديسين وتغلب عليهم لفترة من الزمن. يجب أيضًا ملاحظة أن عودة المسيح عن طريق التناسخ ستحدث في الألفية الثالثة، لأن نبوءة هوشع 6 تُظهر أن اليوم يعادل 1000 عام (وفقًا لمزمور 90). وبما أن هذه النبوءة وردت بصيغة الجمع، فهي لا تشير إلى شخص واحد يقوم من بين الأموات، ولا يجب أن يُفهم اليوم بطريقة حرفية. ولكن الإمبراطورية نشرت رواية مختلفة، لأنها في الواقع لم تكن تؤمن، بل صنعت نسخة تتناسب مع مصالحها.
يشير مزمور 41 أيضًا إلى المسيح عند عودته. يعترف بأنه أخطأ، لكن من الواضح أن خطيئته لم تكن متعمدة، لأنه بار. الله يحييه مرة أخرى ويمنحه النصر على أعدائه. لكن هناك نقطة: في تلك الحياة، سيُخَان. إلا أن الرومان في يوحنا 13 ويوحنا 6 يخبروننا أن هذه النبوءة تحققت بخيانة يهوذا الإسخريوطي ليسوع. كما يقولون إن يسوع لم يخطئ أبدًا، وهذا يتناقض مع هذه الرواية ويثير التساؤلات حول صحة وجود خائن بين أتباع يسوع.
يذكر دانيال 12 أن الأبرار والأشرار سيقومون من الموت. سيتم تطهير الأبرار بالمعرفة، لكن الأشرار سيظلون فاسدين. بالإضافة إلى ذلك، يشير هذا إلى أن الشخص الذي يعصي شريعة الله لكنه بار يمكن أن يُغفر له، وهو ما يتناقض مع العقيدة العامة التي فرضتها الإمبراطورية، والتي تدعي أن يسوع مات من أجل الظالمين وخطاياهم (1 بطرس 3:18)، وأن الإنسان إما بار أو عاصٍ لشريعة الله، وكأن الاثنين متناقضان (لوقا 15:7).
وفقًا للعبرانيين 9:27، «»وُضع للناس أن يموتوا مرة ثم بعد ذلك الدينونة»». لذا، إذا كان يسوع قد أقام لعازر حقًا، فأين هو الآن؟ لم يكن ينبغي له أن يموت مرة أخرى، لأنه كان يجب أن يكون خالدًا.
بالإضافة إلى ذلك، قيل لنا إن مزمور 91 تحقق عندما جُرّب يسوع في البرية. لكن هذا غير صحيح، لأن الآلاف لم يسقطوا بجانبه، بل هو الذي سقط أمام الآلاف على الصليب. في متى 12، قيل لنا إن إشعياء 42 تحقق، لكن هذا ليس صحيحًا، لأن العدل لم يتحقق بعد في العالم. والسبب في ذلك أن الأكاذيب التي تم الكشف عنها لا تزال تهيمن على تاريخ العالم.
وهناك العديد من الخدع الأخرى التي تم كشفها. هذه مجرد واحدة منها.
»
أنا لست مسيحيًا؛ أنا هينوثي. أؤمن بإلهٍ أعلى فوق كل شيء، وأعتقد أن هناك آلهة مخلوقة عدة — بعضهم أوفياء، وآخرون مخادعون. لا أصلي إلا إلى الإله الأعلى.
ولكن بما أنني تشرّبت تعاليم المسيحية الرومانية منذ طفولتي، فقد آمنت بها لسنوات عديدة. وطبّقت تلك الأفكار حتى عندما كان المنطق السليم يقول لي عكس ذلك.
على سبيل المثال — إن صح القول — أدرت الخد الآخر لامرأة كانت قد صفعتني بالفعل. امرأة تصرفت في البداية كصديقة، لكنها بعد ذلك، دون أي مبرر، بدأت تعاملني كما لو كنت عدوًا لها، بسلوك غريب ومتضارب.
متأثرًا بالكتاب المقدس، اعتقدتُ أنها أصبحت عدوة بسبب تعويذة ما، وأن ما كانت تحتاج إليه هو الصلاة لكي تعود تلك الصديقة التي أظهرت نفسها أنها كانت (أو تظاهرت بأنها كذلك).
ولكن في النهاية، ساءت الأمور أكثر. وبمجرد أن أُتيحت لي الفرصة للتعمق، كشفت الكذبة وشعرت بالخيانة في إيماني.
أدركت أن العديد من تلك التعاليم لم تكن نابعة من رسالة العدالة الحقيقية، بل من الهلنستية الرومانية التي تسللت إلى الكتب المقدسة.
وتأكدت أنني قد خُدعت.
لهذا السبب، أنا الآن أُدين روما وخداعها. أنا لا أقاتل الله، بل أُحارب الافتراءات التي شوّهت رسالته.
يُعلن سفر الأمثال ٢٩:٢٧ أن البار يبغض الشرير. ومع ذلك، تقول رسالة بطرس الأولى ٣:١٨ إن البار مات من أجل الأشرار.
من يصدق أن شخصًا يموت من أجل من يكرههم؟ إن تصديق ذلك هو إيمان أعمى؛ إنه قبول بالتناقض.
وعندما يُبشَّر بالإيمان الأعمى، أليس لأن الذئب لا يريد لفريسته أن ترى الخداع؟
يهوه سيصرخ مثل محاربٍ قوي: «»سأنتقم من أعدائي!»»
(رؤيا يوحنا 15:3 + إشعياء 42:13 + التثنية 32:41 + ناحوم 1:2–7)
وماذا عن ما يُسمى بـ «»محبة الأعداء»»، التي، بحسب بعض آيات الكتاب المقدس، قيل إن ابن يهوه قد بشر بها، داعيًا إلى تقليد كمال الآب من خلال محبة الجميع؟
(مرقس 12:25–37، المزمور 110:1–6، متى 5:38–48)
هذه كذبة نشرها أعداء الآب والابن معًا.
عقيدة زائفة وُلِدت من خلط الهيلينية بالكلمات المقدسة.
هل هذه كل قوتكِ أيتها الساحرة الشريرة؟
السير على حافة الموت في الطريق المظلم، لكنه يبحث عن النور – يفسر الأضواء المنعكسة على الجبال ليتجنب خطوة خاطئة، ليتفادى الموت. █
حلّ الليل على الطريق السريع المركزي، فغطى الظلام الطريق المتعرج الذي يشق طريقه عبر الجبال. لم يكن يسير بلا هدف، بل كان طريقه نحو الحرية، لكن الرحلة بالكاد قد بدأت. بجسده المتجمد من البرد ومعدته الفارغة منذ أيام، لم يكن لديه أي رفيق سوى ظل طويل ترسمه أضواء الشاحنات المزمجرة بجانبه، تمضي بلا توقف، غير مبالية بوجوده. كل خطوة كانت تحديًا، وكل منعطف كان فخًا جديدًا عليه النجاة منه.
لمدة سبع ليالٍ وصباحات، اضطر إلى التقدم على الخط الأصفر الرفيع لطريق ضيق ذي مسارين فقط، بينما الشاحنات والحافلات والمقطورات تمر على بعد سنتيمترات قليلة من جسده. في ظلام الليل، كان هدير المحركات يصم الآذان من حوله، وأضواء الشاحنات القادمة من الخلف تلقي بوهجها على الجبل أمامه. وفي الوقت نفسه، كان يرى شاحنات أخرى تقترب من الأمام، مما يجبره على اتخاذ القرار في أجزاء من الثانية: هل يسرع خطواته أم يثبت في مسيرته المحفوفة بالمخاطر، حيث تعني كل حركة الفرق بين الحياة والموت؟
كان الجوع وحشًا ينهش أحشاءه من الداخل، لكن البرد لم يكن أقل قسوة. في الجبال، كانت ساعات الفجر مخالب غير مرئية تخترق العظام، وكان الريح يحيط به بأنفاسه الجليدية، وكأنه يحاول إخماد آخر شرارة للحياة بداخله. كان يبحث عن مأوى حيثما استطاع، أحيانًا تحت جسر، وأحيانًا في زاوية توفر له بعض الحماية من الخرسانة، لكن المطر لم يكن يرحم. كانت المياه تتسلل عبر ملابسه الممزقة، تلتصق بجلده، وتسلب منه القليل من الدفء الذي تبقى له.
استمرت الشاحنات في مسيرتها، وهو، بالأمل العنيد في أن يشفق عليه أحدهم، كان يرفع يده منتظرًا بادرة إنسانية. لكن السائقين مروا بجانبه، بعضهم بنظرات ازدراء، وآخرون ببساطة تجاهلوه وكأنه شبح. بين الحين والآخر، كان هناك من يحن عليه ويمنحه رحلة قصيرة، لكنهم كانوا قلة. كان معظمهم يرونه مصدر إزعاج، مجرد ظل آخر على الطريق، شخصًا لا يستحق المساعدة.
في إحدى تلك الليالي التي لا تنتهي، دفعه اليأس إلى البحث بين بقايا الطعام التي تركها المسافرون خلفهم. لم يشعر بالخجل من الاعتراف بذلك: كان يتنافس مع الحمام على الطعام، يلتقط قطع البسكويت اليابسة قبل أن تختفي. كانت معركة غير متكافئة، لكنه كان مميزًا، إذ لم يكن ليجثو أمام أي صورة، ولم يكن ليقبل أي إنسان على أنه «الرب والمخلص الوحيد». لم يكن مستعدًا لإرضاء الشخصيات الشريرة الذين اختطفوه ثلاث مرات بسبب الخلافات الدينية، أولئك الذين قادت افتراءاتهم إلى وقوفه على الخط الأصفر. وفي لحظة أخرى، قدم له رجل طيب قطعة خبز ومشروبًا غازيًا، وهي لفتة صغيرة، لكنها كانت بلسمًا في معاناته.
لكن اللامبالاة كانت هي القاعدة. عندما طلب المساعدة، ابتعد الكثيرون، وكأنهم يخشون أن تكون بؤسه معديًا. أحيانًا، كانت كلمة «لا» البسيطة تكفي لقطع أي أمل، لكن في أوقات أخرى، كان الازدراء واضحًا في الكلمات الباردة أو النظرات الفارغة. لم يكن يفهم كيف يمكن للناس أن يتجاهلوا إنسانًا بالكاد يستطيع الوقوف، كيف يمكنهم رؤية رجل ينهار دون أن يتأثروا.
ومع ذلك، استمر في المسير، ليس لأنه كان يملك القوة، بل لأنه لم يكن لديه خيار آخر. تقدم على الطريق، تاركًا وراءه كيلومترات من الأسفلت، ليالٍ بلا نوم، وأيامًا بلا طعام. كانت الشدائد تضربه بكل ما لديها، لكنه صمد. لأنه في أعماقه، حتى في قمة اليأس، لا تزال هناك شرارة للبقاء مشتعلة داخله، تغذيها رغبته في الحرية والعدالة.
مزمور 118:17
«»لن أموت بل أحيا وأحدّث بأعمال الرب.»»
18 «»تأديبًا أدبني الرب، لكنه لم يسلمني إلى الموت.»»
مزمور 41:4
«»قلتُ: يا رب، ارحمني واشفني، لأني قد أخطأت إليك.»»
أيوب 33:24-25
«»فيرحمه الله، ويقول: أطلقه حتى لا ينحدر إلى القبر، قد وجدتُ له فدية.»»
25 «»يعود لحمه أنضر من لحم الصبي، ويعود إلى أيام شبابه.»»
مزمور 16:8
«»جعلتُ الرب أمامي دائمًا، لأنه عن يميني فلا أتزعزع.»»
مزمور 16:11
«»تعرفني سبيل الحياة، أمامك شبع سرور، في يمينك نعم إلى الأبد.»»
مزمور 41:11-12
«»بهذا علمت أنك سررت بي، لأنه لم يهتف عليّ عدوي.»»
12 «»أما أنا فبكمالي دعمتني، وأقمتني أمام وجهك إلى الأبد.»»
رؤيا 11:4
«»هذان هما الزيتونتان والمنارتان القائمتان أمام رب الأرض.»»
إشعياء 11:2
«»ويحل عليه روح الرب، روح الحكمة والفهم، روح المشورة والقوة، روح المعرفة ومخافة الرب.»»
________________________________________
لقد ارتكبتُ خطأً في الدفاع عن الإيمان الموجود في الكتاب المقدس، لكن ذلك كان عن جهل. ومع ذلك، أرى الآن بوضوح أنه ليس كتاب الديانة التي اضطهدتها روما، بل كتاب الديانة التي أنشأتها روما بنفسها لإرضاء نفسها بالعزوبية. لهذا السبب، بشروا بمسيح لا يتزوج امرأة، بل كنيسته، وبملائكة تحمل أسماء ذكورية ولكن لا تشبه الرجال (استنتج بنفسك المعنى). هذه الشخصيات تشبه القديسين الكاذبين الذين يقبّلون تماثيل الجص، وهي قريبة من آلهة اليونان والرومان، لأنها في الواقع نفس الآلهة الوثنية ولكن بأسماء أخرى.
ما يكرزون به هو رسالة تتعارض مع مصالح القديسين الحقيقيين. لذلك، هذا هو تكفيري عن ذلك الذنب غير المقصود. من خلال إنكاري لدين كاذب، أنكر البقية أيضًا. وعندما أنتهي من أداء تكفيري، سيغفر لي الله ويباركني بها، بتلك المرأة الخاصة التي أحتاجها. لأنني، وإن كنت لا أؤمن بكل الكتاب المقدس، إلا أنني أؤمن بما هو منطقي ومتسق فيه؛ أما الباقي، فهو افتراءات من الرومان.
أمثال 28:13
«»من يكتم خطاياه لا ينجح، ومن يقر بها ويتركها يرحم.»»
أمثال 18:22
«»من وجد زوجة، فقد وجد خيرًا ونال رضى من الرب.»»
أنا أطلب رضا الله متجسدًا في تلك المرأة الخاصة. يجب أن تكون كما يأمرني الرب أن أكون. إذا أغضبك هذا، فذلك لأنك قد خسرت:
لاويين 21:14
«»أما الأرملة أو المطلقة أو المدنسة أو الزانية، فلا يأخذ هؤلاء، بل يتخذ عذراء من قومه زوجة له.»»
بالنسبة لي، هي المجد:
كورنثوس الأولى 11:7
«»المرأة هي مجد الرجل.»»
المجد هو النصر، وسأجده بقوة النور. لذلك، حتى لو كنت لا أعرفها بعد، فقد أعطيتها اسمًا بالفعل: «»انتصار النور»».
وأطلقت على مواقعي الإلكترونية اسم «»الأجسام الطائرة المجهولة»»، لأنها تسافر بسرعة الضوء، وتصل إلى زوايا العالم، وتطلق أشعة الحقيقة التي تطيح بالمفتريين. بمساعدة مواقعي، سأجدها، وستجدني.
وعندما تجدني وأجدها، سأقول لها:
«»أنتِ لا تعرفين كم عدد الخوارزميات البرمجية التي كان عليّ أن أبتكرها لأجدك. ليس لديكِ فكرة عن جميع الصعوبات والأعداء الذين واجهتهم في سبيل العثور عليك، يا انتصار النور.»»
لقد واجهت الموت نفسه مرارًا وتكرارًا:
حتى أن ساحرة تظاهرت بأنها أنتِ! تخيّلي، لقد قالت لي إنها النور، رغم سلوكها الافترائي، فقد افترت عليّ كما لم يفعل أحد. لكنني دافعت عن نفسي كما لم أفعل من قبل لكي أجدك. أنتِ كيان من النور، ولهذا خُلقنا لنكون معًا!
والآن، دعينا نغادر هذا المكان اللعين…
هذه قصتي، أعلم أنها ستفهمني، وكذلك الصالحون.
«من المسؤول عن الشر، «»الشيطان»» أم الشخص الذي يرتكب الشر؟
لا تنخدع بالمبررات الغبية، لأن «»الشيطان»» الذي يلومونه على أفعالهم الشريرة هو في الحقيقة أنفسهم.
العذر النموذجي للشخص الديني الفاسد: «»أنا لست هكذا، لأنني لست من يرتكب هذا الشر، بل الشيطان الذي تملكني هو من يفعل ذلك.»»
تصرف الرومان كـ»»الشيطان»» وخلقوا محتوى زائفًا، ثم زعموا أنه من شريعة موسى، بهدف تشويه المحتوى العادل. الكتاب المقدس لا يحتوي فقط على الحقائق، بل يتضمن أيضًا الأكاذيب.
الشيطان كائن من لحم ودم لأنه يعني «»المفتري»». لقد افترى الرومان على بولس عندما نسبوا إليه رسالة أفسس 6:12. المعركة هي ضد اللحم والدم.
عدد 35:33 يتحدث عن عقوبة الإعدام ضد اللحم والدم، والملائكة الذين أرسلهم الله إلى سدوم دمروا اللحم والدم، وليس «»الأرواح الشريرة في الأماكن السماوية»».
يقول متى 23:15 إن الفريسيين يجعلون أتباعهم أكثر فسادًا منهم، مما يشير إلى أن الشخص يمكن أن يصبح ظالمًا بسبب تأثير خارجي. من ناحية أخرى، يقول دانيال 12:10 إن الظالمين سيواصلون التصرف بظلم لأن هذه طبيعتهم، ولن يفهم طريق العدالة إلا الصالحون. يوضح التناقض بين هاتين الرسالتين أن بعض أجزاء الكتاب المقدس تتعارض مع بعضها البعض، مما يثير التساؤلات حول صحته المطلقة.
https://naodanxxii.wordpress.com/wp-content/uploads/2025/03/idi23-the-plot-1.pdf .»
«الإمبراطورية الرومانية، بحيرة، محمد، يسوع واليهودية المضطهدة.
الرسالة التمهيدية:
انظر إلى ما كان يؤمن به أولئك الذين رفضوا أكل لحم الخنزير على الرغم من تعذيبهم من قبل الملك أنطيوخس الرابع أبيفانيس، وهو ملك يعبد زيوس. انظر كيف قتل الملك اليوناني أنطيوخس الرجل العجوز إليعازار، مع سبعة إخوة وأمهم، لرفضهم أكل لحم الخنزير.
فهل كان الله قاسياً إلى الحد الذي جعله يلغي القانون الذي أسسه بنفسه والذي بموجبه قدم هؤلاء اليهود المؤمنون حياتهم بالإيمان من أجل الحصول على الحياة الأبدية من خلال تلك الذبيحة؟
الله ليس قاسياً، لو كان الله قاسياً فلن يكون الله الأفضل. الله ليس صديقًا للأشرار، لو كان الله صديقًا للأشرار لكان الله قاسيًا وجزءًا من المشكلة وليس من الحل.
والذين ألغوا هذا القانون لم يكونوا يسوع ولا تلاميذه. كانوا رومانيين وكان لهم نفس آلهة الإغريق:
كوكب المشترى (زيوس)
كيوبيد (إيروس)
مينيرفا (أثينا)،
نبتون (بوسيدون)،
كان كل من الرومان واليونانيين يستمتعون بلحم الخنزير والمأكولات البحرية، ولكن اليهود المؤمنين رفضوا هذه الأطعمة.
2 مكابيين 7: 1 فقبض على سبعة إخوة وأمهم. أراد الملك أن يجبرهم على أكل لحم الخنزير، الذي كان محرماً شرعاً، وذلك بضربهم بالسياط والثيران. 2 فتكلم واحد منهم باسم جميع الإخوة قائلا: «ماذا تريدون أن تعرفوا من سؤالنا؟ نحن مستعدون للموت بدلاً من مخالفة قوانين أسلافنا. 8 فأجاب بلغته الأم: «لا آكل لحم الخنزير!»
فكان هو أيضاً عرضة للعذاب. 9 ولكن عندما لفظ أنفاسه الأخيرة قال:
أنت أيها المجرم، سلب منا حياتنا الحالية. ولكن الله سيقيمنا نحن الذين متنا من أجل شريعته إلى الحياة الأبدية.
رسالة:
ولادة وموت الوحش الرابع. التحالف اليوناني الروماني بواسطة نفس الآلهة. الإمبراطورية السلوقية.
احذروا من الإيمان بإنجيل المسيح الدجال (بشارة للأشرار وإن كانت كاذبة)
إذا أردت أن تنقذ نفسك من خداع خصم العدالة، ففكر في هذا:
لرفض الإنجيل الكاذب لروما، يجب أن نقبل أنه إذا كان يسوع بارًا فهو لم يحب أعداءه، وإذا لم يكن منافقًا فهو لم يكرز بمحبة الأعداء لأنه لم يكرز بما لم يمارسه: أمثال 29: 27 الصديق يكره الأشرار، والأشرار يكرهون الصديقين.
هذا هو جزء من الإنجيل الذي قام الرومان بتحريفة للكتاب المقدس:
1 بطرس 3: 18 فإن المسيح مات مرة واحدة من أجل الخطايا، من أجل الأثمة، لكي يقربنا إلى الله.
والآن انظر إلى هذا الذي يدحض هذا الافتراء:
مزمور 118: 20 هذا هو باب الرب. يدخلها الأبرار.
21 أشكرك لأنك سمعت لي وخلصتني.
22 الحجر الذي رفضه البناؤون
أصبح حجر الزاوية.
يلعن يسوع أعداءه في المثل الذي يتنبأ بموته وعودته:
لوقا 20: 14 فلما رأى الكرّامون ذلك تآمروا فيما بينهم قائلين: هذا هو الوارث. هلموا نقتله لكي يكون لنا الميراث. 15 فأخرجوه خارج الكرم وقتلوه.
فماذا يفعل بهم صاحب الكرم؟
16 فيأتي ويهلك هؤلاء الكرامين ويعطي الكرم لآخرين. فلما سمعوا ذلك قالوا: كلا. 17 فنظر إليهم يسوع وقال: «فما هو هذا المكتوب: الحجر الذي رفضه البناؤون هو قد صار رأس الزاوية؟»
وتكلم عن هذا الحجر، حجر كابوس ملك بابل:
دانيال 2: 31 وبينما كنت تنظر أيها الملك إذا بتمثال عظيم واقف أمامك، تمثال عظيم جدا ومجده فائق جدا. وكان مظهرها مرعبًا. 32 وكان رأس التمثال من ذهب نقي، وصدراه وذراعاه من فضة، وبطنه وفخذاه من نحاس، 33 وساقاه من حديد، وقدماه بعضهما من حديد وبعضهما من خزف. 34 وبينما كنت تنظر، قطع حجر بغير يدين، فضرب التمثال على قدميه اللتين من حديد وخزف، فسحقهما. 35 فانسحق الحديد والخزف والنحاس والفضة والذهب، وصارت كعصافة البيدر في الصيف. حملتهم الريح بعيدًا، ولم تترك لهم أي أثر. وأما الحجر الذي ضرب التمثال فصار جبلا كبيرا وملأ الأرض كلها.
الوحش الرابع هو تحالف زعماء كل الديانات الزائفة الصديقة للاحتيال الروماني الموصوم.
المسيحية والإسلام يسيطران على العالم، ومعظم الحكومات إما تقسم بالقرآن أو بالكتاب المقدس، ولهذا السبب البسيط، حتى لو أنكرت الحكومات ذلك، فهي حكومات دينية تخضع للسلطات الدينية وراء تلك الكتب التي أقسمت بها. هنا سأوضح لك التأثير الروماني على عقائد هذه الديانات ومدى بعدها عن عقائد الدين الذي اضطهدتة روما. علاوة على ذلك، فإن ما سأعرضه لكم ليس جزءًا من الدين الذي يُعرف اليوم باليهودية. وإذا أضفنا إلى هذا أخوة زعماء اليهودية والمسيحية والإسلام، فإنه يوجد عناصر كافية للإشارة إلى روما باعتبارها خالقة عقائد هذه الديانات، وأن الدين الأخير المذكور ليس هو نفس اليهودية التي اضطهدتها روما. نعم، أنا أقول أن روما هي التي ابتكرت المسيحية وأنها اضطهدت يهودية مختلفة عن اليهودية الحالية، والقادة المخلصون لليهودية الشرعية لن يقدموا أبدا احتضانا أخويا لمروجي العقائد الوثنية. من الواضح أنني لست مسيحياً، فلماذا أقتبس آيات من الكتاب المقدس لدعم ما أقول؟ وبما أن ليس كل شيء في الكتاب المقدس ينتمي حصرياً إلى المسيحية، فإن جزءاً من محتواه هو محتوى دين طريق العدالة الذي اضطهدته الإمبراطورية الرومانية لكونه يتعارض مع المثل الروماني القائل بأن «»كل الطرق تؤدي إلى روما (أي أن هذه الطرق تخدم المصالح الإمبراطورية)، ولهذا السبب أقتبس بعض المقاطع من الكتاب المقدس لدعم تصريحاتي.
دانيال 2: 40 وتكون المملكة الرابعة قوية كالحديد. وكما أن الحديد يكسر ويسحق كل الأشياء، فإنه سوف يكسر ويسحق كل الأشياء. 41 وأما ما رأيته من الأقدام والأصابع بعضها من خزف وبعضها من حديد، فيكون مملكة منقسمة. ويكون فيها من قوة الحديد كما رأيت الحديد مختلطا بخزف. 42 ولأن أصابع القدمين بعضها من حديد وبعضها من خزف، فبعض المملكة يكون قوياً وبعضها مكسوراً. 43 وكما رأيت الحديد مختلطا بالخزف، هكذا يختلطون بتحالفات الناس. ولكنها لا تلتصق بعضها ببعض، كما أن الحديد لا يختلط بالخزف. 44 وفي أيام هؤلاء الملوك يقيم إله السماء مملكة لن تنقرض أبدا، ولا يترك ملكها لشعب آخر. فيحطم ويهلك كل هذه الممالك، ولكنه يثبت إلى الأبد.
المملكة الرابعة هي مملكة الأديان الكاذبة. ولهذا السبب يتم تكريم باباوات الفاتيكان من قبل كبار الشخصيات من دول مثل الولايات المتحدة. الدولة الرائدة في العالم ليست الولايات المتحدة، وليس علم الولايات المتحدة هو الذي يرفرف في الميادين الرئيسية لعواصم بلدان أميركا اللاتينية المختلفة، بل هو علم الفاتيكان. ويلتقي الباباوات مع زعماء الديانات السائدة الأخرى، وهو أمر من المستحيل تصوره بين الأنبياء والأنبياء الكذبة. لكن بين الأنبياء الكذبة من الممكن أن تنشأ مثل هذه التحالفات.
حجر الأساس هو العدالة. لم يتجاهل الرومان حقيقة أنه كان مجرد رجل فحسب، بل تجاهلوا أيضًا حقيقة أنه يستحق الزواج من امرأة فقط:
1 كورنثوس 11: 7 المرأة هي مجد الرجل.
لقد تم تبشيرهم بيسوع الذي لم يبحث عن زوجة لنفسه، وكأنه مثل الكهنة الرومان الذين أحبوا العزوبة والذين عبدوا صورة جوبيتر (زيوس)؛ في الواقع، فإنهم يسمون صورة زيوس صورة يسوع.
لقد زيّف الرومان ليس فقط تفاصيل شخصية يسوع، بل أيضاً تفاصيل إيمانه وأهدافه الشخصية والجماعية. إن التزوير وإخفاء المعلومات في الكتاب المقدس موجود حتى في بعض النصوص المنسوبة إلى موسى والأنبياء.
إن الثقة في أن الرومان بشروا بأمانة برسائل موسى والأنبياء قبل يسوع فقط لينكروها ببعض الأكاذيب الرومانية في العهد الجديد من الكتاب المقدس سيكون خطأ، لأنه سيكون من السهل دحض ذلك.
وهناك تناقضات في العهد القديم أيضاً، وسأذكر أمثلة:
الختان كطقوس دينية يشبه جلد الذات كطقوس دينية.
أجد أنه من المستحيل أن أقبل ما قاله الله على يده: لا تقطع جلدك كجزء من طقوس دينية. ومن ناحية أخرى أمر بالختان، وهو إجراء قطع في الجلد لإزالة القلفة.
لاويين 19: 28 لا يَجْرِحُونَ جُرَحَةً فِي رُؤُوسِهِمْ، وَلاَ يَحْلِقُونَ أَطْرَافَ لَحَاهِمْ، وَلاَ يَجْرَحُونَ جُرَحَةً فِي جَسَدِهِمْ. يتعارض مع تكوين 17: 11 ويختنون لحم غلفتهم. وهذه ستكون علامة العهد بيننا.
لاحظ كيف مارس الأنبياء الكذبة جلد الذات، وهي ممارسات يمكن أن نجدها في الكاثوليكية والإسلام.
1ملوك 18: 25 فقال إيليا لأنبياء البعل: اختاروا لأنفسكم ثورا… 27 وعند الظهر سخر بهم إيليا. 28 فصرخوا بصوت عظيم وقطعوا أنفسهم بالسكاكين والرماح، كما كانت عادتهم، حتى سال منهم الدم. 29 ولما صار الظهر صرخوا إلى وقت الذبيحة فلم يكن صوت ولا مجيب ولا سامع.
كان حلق الشعر على الرأس أمرًا شائعًا بين جميع القساوسة الكاثوليك حتى بضعة عقود مضت، لكن عبادتهم للأصنام ذات الأشكال المختلفة، والمواد المختلفة، والأسماء المختلفة لا تزال شائعة. مهما كانت الأسماء التي أطلقوها على أصنامهم، فهي لا تزال أصنامًا: يقول سفر اللاويين 26: 1: «»لا تصنع لك أصنامًا ولا منحوتات، ولا تقيم نصبا مقدسا، ولا تضع حجارة مرسومة في أرضك لتعبّد لها، لأني أنا الرب إلهك»».
محبة الله.
يشير حزقيال 33 إلى أن الله يحب الأشرار:
حزقيال 33: 11 قل لهم: حي أنا يقول السيد الرب إني لا أسر بموت الشرير بل بأن يرجع الشرير عن طريقه ويحيا. ارجعوا ارجعوا عن طرقكم الشريرة. لماذا تموتون يا بيت إسرائيل؟
لكن المزمور 5 يشير إلى أن الله يكره الأشرار:
مزامير 5: 4 لأنك أنت لست إلهاً يسر بالشر. لن يسكن بالقرب منك شخص شرير. 5 لن يقف الجهال أمام عينيك. أنت تكره جميع فاعلي الإثم. 6 ستهلك الذين يتكلمون بالكذب. إن الرب يكره الرجل السفاك والمخادع.
عقوبة الإعدام للقتلة:
في سفر التكوين 4: 15 يقف الله ضد العين بالعين والنفس بالنفس من خلال حماية القاتل. قابيل.
تكوين 4: 15 فقال الرب لقايين: «من قتلك يعاقب سبعة أضعاف». فوضع الرب لقايين علامة لكي لا يقتله أحد من كل من يجده.
ولكن في العدد 35: 33 يأمر الله بعقوبة الإعدام لقتلة مثل قابيل:
اعداد 35: 33 لا تنجسوا الارض التي انتم فيها لان الدم ينجس الارض ولا يرتاح عن الارض بدم سفك عليها الا بدم سافكه.
وسيكون من الخطأ أيضًا أن نثق في أن الرسائل الموجودة في الأناجيل المزعومة هي في الحقيقة «»الأناجيل المحرمة من قبل روما»». وأفضل دليل على ذلك هو أن نفس العقائد الكاذبة موجودة في الكتاب المقدس وفي هذه الأناجيل المنحولة، على سبيل المثال:
كإهانة لليهود الذين قُتلوا بسبب احترامهم للشريعة التي حرمت عليهم أكل لحم الخنزير. في العهد الجديد المزيف، يُسمح باستهلاك لحم الخنزير (متى 15: 11، 1 تيموثاوس 4: 2-6):
متى 15: 11 يقول، «»ليس ما يدخل الفم هو الذي ينجس الإنسان، بل ما يخرج من الفم هو الذي ينجس الإنسان.»»
ستجد نفس الرسالة في أحد الأناجيل التي ليست موجودة في الكتاب المقدس:
إنجيل توما 14: عندما تدخلون إلى أي بلد وتتجولون في أراضيه، فإذا رحب بكم الناس، فكلوا من كل ما يقدم لكم. لا ما يدخل فمك ينجسك، بل ما يخرج من فمك ينجسك.
وتشير هذه المقاطع الكتابية أيضًا إلى نفس الشيء كما في متى 15: 11.
رومية 14: 14 فإني عالم ومتيقن في الرب يسوع أن ليس شيء نجساً في ذاته، بل كل شيء نجس في ذاته. ولكن من يظن شيئا نجسا فهو نجس له.
تيطس 1: 15 كل شيء طاهر للأطهار، وأما للنجسين وغير المؤمنين فليس شيء طاهرا. لكن عقولهم وضميرهم قد تنجسوا.
إن الأمر كله مروع لأن روما تصرفت بمكر الثعبان، والخداع مدمج في الوحي الحقيقي مثل التحذير من العزوبة:
1تيموثاوس 4: 2 بسبب رياء الكذابين الذين قد وسمت ضمائرهم بكويسين، 3 فيمنعون عن الزواج، ويأمرون أن يمتنعوا عن أطعمة قد خلقها الله لتتناول بالشكر من المؤمنين وعارفي الحق. 4 لأن كل ما خلقه الله حسن، ولا يرفض شيء إذا أُخذ مع الشكر، 5 لأنه يُقدس بكلمة الله والصلاة.
انظر إلى ما كان يؤمن به أولئك الذين رفضوا أكل لحم الخنزير على الرغم من تعذيبهم من قبل الملك أنطيوخس الرابع أبيفانيس، وهو ملك يعبد زيوس. انظر كيف قتل الملك اليوناني أنطيوخس الرجل العجوز إليعازار، مع سبعة إخوة وأمهم، لرفضهم أكل لحم الخنزير. فهل كان الله قاسياً إلى الحد الذي جعله يلغي القانون الذي أسسه بنفسه والذي بموجبه قدم هؤلاء اليهود المؤمنون حياتهم بالإيمان من أجل الحصول على الحياة الأبدية من خلال تلك الذبيحة؟ والذين ألغوا هذا القانون لم يكونوا يسوع ولا تلاميذه. كانوا رومانيين وكان لهم نفس آلهة الإغريق:
كوكب المشترى (زيوس)
كيوبيد (إيروس)
مينيرفا (أثينا)،
نبتون (بوسيدون)،
كان كل من الرومان واليونانيين يستمتعون بلحم الخنزير والمأكولات البحرية، ولكن اليهود المؤمنين رفضوا هذه الأطعمة.
دعونا نتحدث عن الملك الذي يعبد زيوس:
كان أنطيوخس الرابع إبيفانيس ملك الإمبراطورية السلوقية من عام 175 قبل الميلاد حتى وفاته في عام 164 قبل الميلاد. اسمه في اللغة اليونانية القديمة كان Αντίοχος Επιφανής، ويعني «»الإله المتجسد»».
2 مكابيين 6: 1 وبعد ذلك أرسل الملك شيخا من أثينا ليجبر اليهود على مخالفة شرائع آبائهم والعيش على خلاف شرائع الله، 2 ويدنسوا هيكل أورشليم ويكرسوه لزيوس الأولمبي، ويكرسوا هيكل جبل جرزيم لزيوس الإسبتارية كما طلب أهل هناك.
2 مكابيين 6: 18 فأرادوا أن يرغموا العازار، أحد رؤساء الكتبة، وهو رجل طاعن في السن، حسن المنظر، على فتح فمه ليأكل لحم الخنزير. 19 ولكنه فضّل الموت الشريف على الحياة المهينة، فمضى طوعاً إلى مكان الإعدام.
2 مكابيين 7: 1 فقبض على سبعة إخوة وأمهم. أراد الملك أن يجبرهم على أكل لحم الخنزير، الذي كان محرماً شرعاً، وذلك بضربهم بالسياط والثيران. 2 فتكلم واحد منهم باسم جميع الإخوة قائلا: «ماذا تريدون أن تعرفوا من سؤالنا؟ نحن مستعدون للموت بدلاً من مخالفة قوانين أسلافنا.
2 مكابيين 7: 6 «الرب الإله يراقبنا ويرحمنا. وهذا ما قاله موسى في ترنيمته عندما وبخ الشعب على خيانتهم: «»الرب يرحم عبيده»». 7 فمات الأول. ثم قادوا الثاني إلى الجلاد، وبعد أن قطعوا فروة رأسه، سألوه: «هل تأكل شيئاً حتى لا يُقطع جسدك إرباً؟»
8 فأجاب بلغته الأم: لا!
فكان هو أيضاً عرضة للعذاب. 9 ولكن عندما لفظ أنفاسه الأخيرة قال:
أنت أيها المجرم، سلب منا حياتنا الحالية. ولكن الله سيقيمنا نحن الذين متنا من أجل شريعته إلى الحياة الأبدية.
إن أغنية موسى هي أغنية حب للأصدقاء وكراهية للأعداء. إنها ليست أغنية غفران لأعداء أصدقاء الله. لقد اتضح أن هناك دليلاً في سفر الرؤيا يشير إلى أن يسوع كان يحمل نفس الرسالة ولذلك لم يبشر بمحبة الأعداء.
رؤيا 15: 3 وهم يترنمون بترنيمة موسى عبد الله وترنيمة الخروف قائلين: عظيمة وعجيبة هي أعمالك أيها الرب الإله القادر على كل شيء. عادلة وحق هي طرقك يا ملك القديسين. من لا يخافك يا رب ويمجد اسمك؟
كما ترون، وعلى الرغم من التعذيب الرهيب الذي أدى في النهاية إلى وفاتهم، فقد اختاروا الموت حتى لا يخذلو إلههم.
الآن، انتبه إلى هذه التفاصيل:
2 مكابيين 6: 21 فأخذه الذين ترأسوا المأدبة المحرمة شرعاً، والذين كانوا يعرفون الرجل من زمن، ونصحوه بأن يحضر إليه لحماً حلالاً أعده بنفسه، وأن يتظاهر بأكل اللحم المذبوح كما أمر الملك. 22 وبهذه الطريقة يتجنب الموت، وهم بسبب صداقتهم السابقة له، سيعاملونه بلطف. 23 فأجاب أليعازار بما يليق بسنه، بشيخوخته الموقرة، وبشعره الأبيض الذي كان علامة أتعابه وتميزه، وبما يليق بسلوكه بلا لوم منذ طفولته، وخاصة بما يليق بالناموس المقدس الذي وضعه الله، أجاب هكذا: «خذ نفسي الآن! 24 ففي سني هذه لا يجوز لي أن أتظاهر، فأنا لا أريد أن يعتقد كثيرون من الشبان أنني أنا العازار، في سن التسعين، اعتنقت ديانة غريبة، 25 وأنه بسبب نفاقي وحياتي القصيرة والقصيرة، سوف يقعون في الضلال من خلالي. ومن خلال القيام بذلك سأجلب العار والعار لشيخوختي. 26 وعلاوة على ذلك، حتى لو تمكنت من الهروب من عقاب البشر الآن، فلن أتمكن لا حيًا ولا ميتًا من الهروب من يدي القدير. 27 لذلك أترك هذه الحياة بشجاعة، لكي أثبت جدارتي بشيخوختي، 28 وأترك للشباب مثالاً شريفًا، لكي أثبت استعدادي للموت بشجاعة من أجل شريعتنا الموقرة والمقدسة.
كان على اليونانيين أن يكونوا «»رحماء»» تجاه أولئك الذين وافقوا تحت التعذيب على أكل لحم الخنزير، ولكن المؤمنين لم يرغبوا في ارتكاب الخطيئة ضد إلههم مهما كانت الظروف. ويبدو أن هذه الرسالة في القرآن الكريم تتوافق مع سياسة الملك أنطيوخس الرابع أبيفانس: «»إذا عذبتك، فيجب أن توافق على أكل لحم الخنزير، ويجب أن تقبل رحمتي. ولذلك سأتوقف عن تعذيبك. إذا نهاك إلهك، فقد أشار إلى أنه في حالة تعذيبك وإرغامك على ذلك، فيمكنك أن تأكل ولا تشعر بأنك خاطئ.
وقد حرم القرآن أكل لحم الخنزير صراحة في عدة آيات. ومن أوضحها سورة البقرة الآية 173 التي تقول:
إنما حرم عليكم الميتة والدم ولحم الخنزير وما أهل لغير الله به. ولكن من أكره على ذلك من غير رغبة ولا إفراط فلا إثم عليه. «»إن الله غفور رحيم»»
(القرآن 2:173)
قال ChatGPT:
تعتبر شخصية بحيرة في قصة محمد شخصية مثيرة للاهتمام، وكانت موضوعًا للنقاش والتكهنات. بحيرة، حسب بعض المصادر الإسلامية، كان راهبًا مسيحيًا يُعتقد أنه التقى بمحمد عندما كان صغيرًا، مما ترك انطباعًا على تفكيره الديني. تشير بعض الروايات إلى أن بحيرة ربما تحدثت معه عن جوانب الدين المسيحي، وأن تأثيرها ربما ساهم في الأفكار التي طورها محمد فيما بعد في القرآن.
إن وجود بحيرة ولقاءه بمحمد وهو طفل هو أمر مثير للجدل ويصعب التحقق منه تاريخياً. لا يوجد دليل مستقل خارج المصادر الإسلامية يثبت وجود بحيرة أو لقائه بمحمد. لا توجد أي سجلات مسيحية أو وثائق تاريخية معاصرة لزمن محمد تذكر بحيرة باعتباره راهبًا مسيحيًا مؤثرًا. ولم يتم العثور على أي دليل أثري يؤكد ذلك أيضًا.
لم يتم توثيق وجود بحيرة كراهب مسيحي ولقاءه مع محمد بشكل مستقل في المصادر التاريخية خارج الإسلام. تحكي المصادر الإسلامية هذه القصة، ولكن لا يوجد دليل أثري أو سجلات تاريخية خارجية تدعمها. ولذلك، وعلى الرغم من أهمية شخصية بحيرة في التراث الإسلامي، فإن صدق قصته تظل مسألة مثيرة للجدل والتخمين.
لذا أخبرت ChatGPT بشيء من هذا القبيل:
«إذا أظهرت أن الادعاء ب، الذي تدافع عنه المجموعة 1، خاطئ، ثم رأيت أن المجموعة 2 تدافع أيضًا عن الادعاء ب، عندها أستطيع تشويه سمعة المجموعتين.»
قال ChatGPT:
وجهة نظرك صحيحة في أنه إذا تكررت قصة ما في ديانات مختلفة ويمكن إرجاعها إلى تأثيرات خارجية أو تاريخية (مثل روما)، فقد يثير ذلك تساؤلات حول صحة أو النية وراء تلك القصص.
أنت قلت:
في فقرتك الأخيرة أوافقك الرأي، ولكن كثيرين من الناس لا يعرفون نبوءات إشعياء 7 مثلا، وسمعوا فقط «»فبشر جبرائيل مريم بميلاد يسوع من العذراء»»، أي أنهم لا يعرفون عن هذه التناقضات، لا يعرفون شيئا، ولكنهم يؤمنون بتوجيه من الأغلبية، ووسائل الإعلام، وما إلى ذلك. أعتقد أنهم يستطيعون اختيار ما يؤمنون به وما لا يؤمنون به، ولكن يجب إعلامهم بكل التفاصيل، وبعد ذلك سوف يتخذون القرار بشكل أفضل، وهذا هو هدفي.
[انظر هنا ما أعنيه:
لاحظ هذا التشابه في القصص:
الكتاب المقدس – انتبه بشكل خاص إلى متى 1: 21 «»ها العذراء تحبل وتلد ابنًا ويدعون اسمه عمانوئيل»» (الذي يعني «»الله معنا»»). يمكنك أن ترى في هذه الرسالة محاولة رومانية لربط هذه الرواية قسراً بنبوءة إشعياء التي لا علاقة لها بهذا الحدث الإلهي المفترض، مما يفسد القصة تماماً.
متى 1: 18 وأما ميلاد يسوع المسيح فكان هكذا: لما كانت مريم أمه مخطوبة ليوسف، قبل أن يجتمعا، وجدت حبلى من الروح القدس. 19 وأما يوسف رجلها فكان رجلاً باراً ولم يرد أن يعيبها، فقرر أن يطلقها سراً. 20 وفيما هو متفكر في هذا إذا ملاك الرب قد ظهر له في حلم قائلا: «يا يوسف ابن داود، لا تخف أن تأخذ مريم امرأتك، لأن الذي حبل به فيها هو من الروح القدس. 21 فستلد ابنا وتسميه يسوع لأنه يخلص شعبه من خطاياهم. 22 وكان هذا كله لكي يتم ما قيل من الرب بالنبي القائل:
متى 1: 23 هوذا العذراء تحبل وتلد ابنا ويدعون اسمه عمانوئيل الذي تفسيره الله معنا. 24 فاستيقظ يوسف من النوم وفعل كما أمره ملاك الرب وأخذ امرأته. 25 ولكنه لم يعرفها حتى ولدت ابنها البكر. ودعا اسمه يسوع.
https://www.biblegateway.com/passage/?search=Mateo%201%3A18-24&version=RVR1960
لوقا 1: 26 وفي الشهر السادس أرسل جبرائيل الملاك من الله إلى مدينة من الجليل اسمها مريم، 27 إلى عذراء اسمها مريم، كانت مخطوبة ليوسف من نسل داود الملك. 28 فجاء الملاك إلى مريم وقال لها: افرحي أيتها المحبوبة عند الله. «»الرب معك!»»
29 فاضطربت مريم حين سمعت هذا الكلام، وتساءلت ماذا عسى أن يكون معنى هذا التحية. 30 فقال لها الملاك: لا تخافي يا مريم لأن الله قد أحسن إليك. 31 وها أنت ستحملين وتلدين ابناً وتسميه يسوع. 32 ويكون ابنك عظيما، ابن العلي. ويعطيه الرب الإله كرسي داود أبيه. 33 ويملك على بيت يعقوب إلى الأبد، ولا تنتهي ملكه إلى الأبد.
34 فقالت مريم للملاك: ليس لي زوج. فكيف يمكن أن يحدث لي هذا؟ 35 فأجابها الملاك: «الروح القدس يحل عليك، وقوة الله العلي تحيط بك. «»لذلك فالمولود سيكون قدوساً، ابن الله.»»
القرآن الكريم:
آية من القرآن الكريم في سورة مريم 19 تتحدث عن ولادة عيسى من العذراء:
سورة 19: 16-22 (ترجمة تقريبية):
وقد ذكر ذلك في كتاب مريم حين خرجت من أهلها إلى مكان في المشرق. ووضعت حجابا بينها وبينهم. فأرسلنا إليها روحنا فتأتيها بشرا سويا. قالت إني أعوذ بالرحمن منك إن كنت تقيا قال إنما أنا رسول ربك لأهب لك غلامًا زكيًا فقالت: أنى يكون لي ابن ولم يمسسني إنسان ولم أكن امرأة نجسة؟ قال: «فيكون كذلك». قال ربك هو علي هين ولنجعله آية للناس ورحمة منا. «»وكان الأمر قضائيا»» فحملته واختبأت معه في مكان منعزل.
https://www.quranv.com/ar/19/16
والآن سأثبت أن هذه القصة كاذبة:
بحسب الكتاب المقدس، وُلِد يسوع من عذراء، لكن هذا يتناقض مع سياق النبوة في إشعياء 7. كما أن الأناجيل غير القانونية، بما في ذلك إنجيل فيليب، تديم هذه الفكرة أيضًا. ولكن نبوءة إشعياء تشير إلى ميلاد الملك حزقيا، وليس يسوع. وُلِد حزقيا من امرأة كانت عذراء في وقت قول النبوة، وليس بعد أن حملت، وقد تحققت نبوة عمانوئيل عن طريق حزقيا، وليس يسوع. لقد أخفت روما الإنجيل الحقيقي واستخدمت نصوصًا غير موثوقة لصرف الانتباه وإضفاء الشرعية على الأكاذيب الكبرى. لم يتمم يسوع نبوءات إشعياء عن عمانوئيل، والكتاب المقدس يسيء تفسير معنى العذراء في إشعياء 7.
إشعياء 7: 14-16: يذكر هذا المقطع عذراء ستحبل بابن اسمه عمانوئيل، والذي يعني «»الله معنا»». النبوة موجهة للملك آحاز وتشير إلى الوضع السياسي المباشر، وتحديداً تدمير أراضي الملكين اللذين يخشاهما آحاز (فقح ورصين). وهذا يتوافق مع السياق التاريخي والجدول الزمني لميلاد الملك حزقيا، وليس ميلاد يسوع.
إظهار التناقض في السرد:
إشعياء 7: 14-16: «»لذلك يعطيكم السيد نفسه آية: ها العذراء تحبل وتلد ابنا وتدعو اسمه عمانوئيل. يأكل الزبد والعسل حتى يعرف أن يرفض الشر ويختار الخير. «»فقبل أن يعرف الطفل أن يرفض الشر ويختار الخير، تصبح أرض الملكين اللذين تخاف منهما مهجورة.»»
يذكر هذا المقطع عذراء ستحبل بابن تدعى عمانوئيل، الذي يعني «»الله معنا»». النبوة موجهة للملك آحاز وتشير إلى الوضع السياسي المباشر، وتحديداً تدمير أراضي الملكين اللذين يخشاهما آحاز (فقح ورصين). وهذا يتوافق مع السياق التاريخي والجدول الزمني لميلاد الملك حزقيا، وليس ميلاد يسوع.
2ملوك 15: 29-30: «»في أيام فقح ملك إسرائيل، جاء تغلث فلاسر ملك أشور واستولى على عيون وآبل بيت معكة ويانوح وقادش وحاصور وجلعاد والجليل وكل أرض نفتالي وسبىهم إلى أشور. وتآمر هوشع بن إيلة على فقح بن رمليا وهاجمه فقتله. وملك خلفاً له في السنة العشرين ليوثام بن عزيا.
وهو يصف سقوط فقح ورصين، محققاً بذلك نبوءة إشعياء عن خراب أراضي الملكين قبل أن يتعلم الطفل (حزقيا) رفض الشر واختيار الخير.
2ملوك 18: 4-7 وأزال المرتفعات وكسر التماثيل وقطع أوتاد الرماد وحطم الحية النحاسية التي عملها موسى حتى أحرق بنو إسرائيل لها. ودعا اسمه نحوشتان. فَتَوَكَّلَ عَلَى الرَّبِّ إِلَهِ إِسْرَائِيلَ. ولم يكن مثله في ملوك يهوذا قبله ولا بعده. لأنه اتبع الرب ولم يحد عنه، بل حفظ الوصايا التي أمر بها الرب موسى. وكان الرب معه، وكان ناجحاً حيثما ذهب. فتمرد على ملك أشور ولم يخدمه.
ويسلط الضوء على إصلاحات حزقيا وإخلاصه لله، ويظهر أن «»الله كان معه»»، محققًا اسم عمانوئيل في سياق حزقيا.
إشعياء 7: 21-22 وملوك الثاني 19: 29-31: «»ويحدث في ذلك اليوم أن رجلاً يربي بقرة وشاتين. ويأكل الزبد بكثرة لبنهم. «»إن الذي يبقى في الأرض يأكل زبداً وعسلاً.»» «»وهذه تكون لك علامة يا حزقيا: تأكل هذه السنة ما زرع من نفسه، وفي السنة الثانية ما خرج من نفسه. وفي السنة الثالثة تزرعون وتحصدون وتغرسون كروماً وتأكلون أثمارها. وأما الناجون من بيت يهوذا الذين بقوا فيعودون يتأصلون إلى أسفل ويحملون ثمرا إلى فوق. فإنه تخرج بقية من أورشليم وناجية من جبل صهيون. «»غيرة الرب القدير تصنع هذا.»»
ويتحدث كلا المقطعين عن الوفرة والازدهار في الأرض، بما يتوافق مع حكم حزقيا، مما يدعم التفسير القائل بأن النبوة في إشعياء تشير إلى حزقيا.
2ملوك 19: 35-37: «»وحدث في تلك الليلة أن ملاك الرب خرج وضرب من محلة أشور مائة وخمسة وثمانين ألفًا. ولما قاموا في الصباح إذا الجميع جثث ميتة. ثم ذهب سنحاريب ملك أشور ورجع إلى نينوى وأقام هناك. وكان بينما هو ساجد في بيت نسروخ إلهه أن أدرملك وشرآصر ابناه ضرباه بالسيف فهرب إلى أرض أراراط. وملك آسرحدون ابنه عوضاً عنه.
وهو يصف الهزيمة المعجزية التي لحقت بالآشوريين، والتي تنبأ عنها إشعياء، مما يدل على تدخل الله ودعمه لحزقيا، مما يشير كذلك إلى أن نبوءة عمانوئيل كانت تشير إلى حزقيا.
]
هذه الأكاذيب هي مجرد عدد قليل، وهناك الكثير من الأكاذيب في الكتاب المقدس، والكتاب المقدس لديه حقائق مثل أن الصالحين والأشرار يكرهون بعضهم البعض (أمثال 29: 27، أمثال 17: 15، أمثال 16: 4)، ولكن ككل لا يستحق الثناء لأن محتواه، عندما تقرر في المجالس، مر عبر الأيدي السوداء لروما.
استيقظ، وساعدني على إيقاظ الآخرين الذين يستحقون الاستيقاظ!
وأما فيما يتعلق بالعذارى، فإن هدفي واضح، وهو أن المرأة العذراء التي أبحث عنها لزواجي تؤمن بي وليس بالنسخ الرومانية الزائفة للحقائق المتعلقة بالعهد المقدس.
التوقيع: جبرائيل، الملاك من السماء الذي يعلن إنجيلًا مختلفًا عن الإنجيل الذي بشر به الرومان، ومسيحًا مختلفًا تمامًا عن زيوس الذي بشر به الرومان.
إذا كنت هي وتعرفني في الشارع، خذ بيدي ولنذهب إلى مكان منعزل:
سأدافع عنك من ألسنة الأفعى!
لا شيء ولا أحد يستطيع أن يوقف تدفق حبنا المتبادل لأن الله معنا.
وحتى لو لم تعد هذه الأرض قادرة على تحمل وزننا، فسنكون دائمًا معًا.
https://wp.me/pg2eFC-10c
https://naodanxxii.wordpress.com/wp-content/uploads/2025/03/idi23-the-plot-1.pdf .»
«الدين الذي أدافع عنه هو العدل. █
عندما تجدني المرأة، سأجدها أنا أيضًا، والمرأة ستؤمن بكلماتي.
لقد خانت الإمبراطورية الرومانية البشرية باختراعها أديانًا لإخضاعها. جميع الأديان المؤسسية باطلة. جميع الكتب المقدسة لتلك الأديان تحتوي على خدع. ومع ذلك، هناك رسائل منطقية. وهناك رسائل أخرى، مفقودة، يمكن استنتاجها من رسائل العدالة المشروعة. دانيال ١٢: ١-١٣ – «»الأمير الذي يحارب من أجل العدالة يقوم لينال بركة الله»». أمثال ١٨: ٢٢ – «»المرأة نعمة الله على الرجل»». لاويين ٢١: ١٤ – «»يجب أن يتزوج عذراء من دينه، لأنها من شعبه، والتي ستُعتق عند قيام الصالحين»».
📚 ما هو الدين المؤسسي؟ الدين المؤسسي هو عندما يتحول المعتقد الروحي إلى هيكل سلطة رسمي، مصمم للسيطرة على الناس. لم يعد الأمر بحثًا فرديًا عن الحقيقة أو العدالة، بل أصبح نظامًا تهيمن عليه تراتبيات بشرية، تخدم السلطة السياسية أو الاقتصادية أو الاجتماعية. لم يعد ما هو عادل أو صحيح أو واقعي مهمًا. المهم هو الطاعة. يشمل الدين المؤسسي: الكنائس، والمعابد اليهودية، والمساجد، والمعابد. قادة دينيون أقوياء (كهنة، وقساوسة، وحاخامات، وأئمة، وباباوات، إلخ). نصوص مقدسة «»رسمية»» مُضللة ومُزورة. عقائد لا تُشكك. قواعد مفروضة على حياة الناس الشخصية. طقوس وطقوس إلزامية من أجل «»الانتماء»». هكذا استخدمت الإمبراطورية الرومانية، ولاحقًا إمبراطوريات أخرى، الإيمان لإخضاع الناس. حوّلوا المقدس إلى تجارة، والحقيقة إلى بدعة. إذا كنت لا تزال تعتقد أن طاعة دين ما هي كالإيمان، فقد كُذِب عليك. إذا كنت لا تزال تثق في كتبهم، فأنت تثق في نفس الأشخاص الذين صلبوا العدالة. ليس الله هو الذي يتكلم في معابده، بل روما. وروما لم تكف عن الكلام. استيقظوا. من يسعى للعدالة لا يحتاج إلى إذن، ولا إلى مؤسسة.
https://itwillbedotme.wordpress.com/wp-content/uploads/2025/03/idi23-d8b3d988d981-d8aad8acd8afd986d98ad88c-d988d8b3d8aad8a4d985d986-d8a8d98a-d8a7d984d985d8b1d8a3d8a9-d8a7d984d8b9d8b0d8b1d8a7d8a1.docx
سوف تجدني، وستؤمن بي المرأة العذراء.
( https://ellameencontrara.com – https://lavirgenmecreera.com – https://shewillfind.me )
هذا هو القمح في الكتاب المقدس الذي يدمر زوان روما المذكور في الكتاب المقدس:
رؤيا يوحنا 19:11
ثم رأيت السماء مفتوحة، وإذا بفرس أبيض، والراكب عليه يدعى «»أمين وصادق»»، وبالعدل يقضي ويحارب.
رؤيا يوحنا 19:19
ثم رأيت الوحش وملوك الأرض وجيوشهم مجتمعين ليحاربوا الراكب على الفرس وجيشه.
مزمور 2:2-4
«»قام ملوك الأرض وتآمر الحكام معًا ضد الرب ومسيحه، قائلين:
لنقطع قيودهم ونطرح عنا ربطهم.
الساكن في السماوات يضحك، والرب يستهزئ بهم.»»
والآن، بعض المنطق الأساسي: إذا كان الفارس يقاتل من أجل العدل، ولكن الوحش وملوك الأرض يقاتلون ضده، فإن الوحش وملوك الأرض يعادون العدل. وبالتالي، فهم يمثلون خداع الأديان الزائفة التي تحكم معهم.
الزانية بابل، وهي الكنيسة الكاذبة التي أسستها روما، قد ادّعت أنها «»زوجة المسيح الممسوح»»، لكن الأنبياء الكذبة لهذه المنظمة التي تبيع الأصنام وتنشر الكلمات المعسولة لا يشاركون أهداف المسيح الممسوح والقديسين الحقيقيين، لأن القادة الفاسدين اختاروا لأنفسهم طريق عبادة الأصنام، والتبتل القسري، أو تقديس الزيجات غير المقدسة مقابل المال. مقراتهم الدينية مليئة بالأصنام، بما في ذلك الكتب المقدسة الزائفة التي يسجدون أمامها:
إشعياء 2:8-11
8 قد امتلأت أرضهم بالأصنام، يسجدون لعمل أيديهم ولما صنعته أصابعهم.
9 فسيذل الإنسان ويحط قدره، فلا تغفر لهم.
10 ادخل إلى الصخرة، واختبئ في التراب، من رهبة الرب ومن مجد عظمته.
11 ستخفض عيون الإنسان المتكبر، ويذل كبرياء البشر، والرب وحده سيكون معظماً في ذلك اليوم.
أمثال 19:14
البيت والثروة ميراث من الآباء، أما الزوجة العاقلة فمن عند الرب.
لاويين 21:14
لا يتزوج كاهن الرب بأرملة، أو مطلقة، أو امرأة نجسة، أو زانية، بل يأخذ عذراء من قومه زوجة له.
رؤيا يوحنا 1:6
وقد جعلنا ملوكًا وكهنة لله أبيه، له المجد والسلطان إلى أبد الآبدين.
كورنثوس الأولى 11:7
المرأة هي مجد الرجل
ماذا يعني في سفر الرؤيا أن الوحش وملوك الأرض يشنون حربًا على راكب الحصان الأبيض وجيشه؟
المعنى واضح، قادة العالم يداً بيد مع الأنبياء الكذبة الذين ينشرون الديانات الكاذبة السائدة بين ممالك الأرض، لأسباب واضحة، منها المسيحية والإسلام، إلخ. هؤلاء الحكام ضد العدالة والحقيقة، وهي القيم التي يدافع عنها راكب الفرس الأبيض وجيشه المخلص لله. وكما هو واضح، فإن الخداع هو جزء من الكتب المقدسة الكاذبة التي يدافع عنها هؤلاء المتواطئون تحت مسمى «»»»كتب مرخصة لأديان مرخصة»»»»، لكن الدين الوحيد الذي أدافع عنه هو العدل، أدافع عن حق الصالحين في عدم الخداع بالخداع الديني.
رؤيا 19: 19 ثم رأيت الوحش وملوك الأرض وجيوشهم مجتمعين ليصنعوا حرباً ضد راكب الفرس وضد جيشه.
هذه قصتي:
خوسيه، شاب نشأ على التعاليم الكاثوليكية، عاش سلسلة من الأحداث التي تميزت بعلاقات معقدة وتلاعبات. في سن التاسعة عشرة، بدأ علاقة مع مونيكا، وهي امرأة متملكه وغيوره. ورغم أن خوسيه شعر بأنه يجب عليه إنهاء العلاقة، إلا أن تربيته الدينية دفعته إلى محاولة تغييرها بالحب. ومع ذلك، اشتدت غيرة مونيكا، وخاصة تجاه ساندرا، زميلة الدراسة التي كانت تتقدم نحو خوسيه.
بدأت ساندرا في مضايقته في عام 1995 بمكالمات هاتفية مجهولة المصدر، حيث كانت تصدر أصواتًا بلوحة المفاتيح ثم تغلق الهاتف.
وفي إحدى تلك المناسبات، كشفت أنها هي المتصل، بعد أن سألها خوسيه بغضب في المكالمة الأخيرة: «»من أنت؟»» اتصلت به ساندرا على الفور، ولكن في تلك المكالمة قالت: «»خوسيه، من أنا؟»» تعرف خوسيه على صوتها، وقال لها: «»أنت ساندرا»»، فردت عليه: «»أنت تعرف بالفعل من أنا»». تجنب خوسيه مواجهتها. خلال ذلك الوقت، هددت مونيكا، المهووسة بساندرا، خوسيه بإيذاء ساندرا، مما دفع خوسيه إلى حماية ساندرا وإطالة علاقته مع مونيكا، رغم رغبته في إنهائها.
وأخيرًا، في عام 1996، انفصل خوسيه عن مونيكا وقرر التقرب من ساندرا، التي أبدت اهتمامها به في البداية. وعندما حاول خوسيه التحدث معها عن مشاعره، لم تسمح له ساندرا بشرح نفسه، وعاملته بكلمات مسيئة ولم يفهم السبب. اختار خوسيه أن ينأى بنفسه، ولكن في عام 1997 اعتقد أنه لديه الفرصة للتحدث إلى ساندرا، على أمل أن تشرح له تغيير موقفها وتكون قادرة على مشاركة المشاعر التي كانت صامتة عنها.
في يوم عيد ميلادها في يوليو، اتصل بها كما وعد قبل عام عندما كانا لا يزالان صديقين—وهو شيء لم يكن يستطيع فعله في عام 1996 لأنه كان مع مونيكا. في ذلك الوقت، كان يؤمن بأن الوعود لا يجب أن تُكسر أبدًا (متى 5:34-37)، لكنه الآن يدرك أن بعض الوعود والعهود يمكن إعادة النظر فيها إذا تم تقديمها عن طريق الخطأ أو إذا لم يكن الشخص يستحقها بعد الآن. عندما أنهى تهنئتها وكان على وشك إنهاء المكالمة، توسلت إليه ساندرا بيأس قائلة: «انتظر، انتظر، هل يمكننا أن نلتقي؟» جعله ذلك يعتقد أنها ربما غيرت رأيها وأخيرًا ستشرح سبب تغير موقفها، مما يسمح له بمشاركة المشاعر التي كان قد كتمها حتى ذلك الحين.
ومع ذلك، لم تعطه ساندرا إجابات واضحة أبدًا، وحافظت على المؤامرة بمواقف مراوغة وغير منتجة.
وفي مواجهة هذا الموقف، قرر خوسيه عدم البحث عنها بعد الآن. ومن هنا بدأت المضايقات الهاتفية المستمرة. وتبعت المكالمات نفس النمط كما في عام 1995 وهذه المرة كانت موجهة إلى منزل جدته لأبيه، حيث كان يعيش خوسيه. كان مقتنعاً بأنها ساندرا، لأن خوسيه أعطى ساندرا رقمه مؤخراً. كانت هذه المكالمات مستمرة، صباحاً، وبعد الظهر، وفي الليل، وفي الصباح الباكر، واستمرت لشهور. عندما رد أحد أفراد الأسرة، لم يغلق الهاتف، ولكن عندما رد خوسيه، كان من الممكن سماع نقر المفاتيح قبل إغلاق الهاتف.
طلب خوسيه من عمته، صاحبة خط الهاتف، أن تطلب سجلاً للمكالمات الواردة من شركة الهاتف. كان يخطط لاستخدام هذه المعلومات كدليل للاتصال بأسرة ساندرا والتعبير عن قلقه بشأن ما كانت تحاول تحقيقه بهذا السلوك. ومع ذلك، قللت عمته من أهمية حجته ورفضت المساعدة. ومن الغريب أن لا أحد في المنزل، لا عمته ولا جدته لأبيه، بدا غاضباً من حقيقة أن المكالمات كانت تحدث أيضاً في الصباح الباكر، ولم يكلفوا أنفسهم عناء البحث عن كيفية إيقافها أو تحديد الشخص المسؤول.
كان لهذا الأمر مظهر غريب وكأنه تعذيب منظم. حتى عندما طلب خوسيه من عمته فصل كابل الهاتف ليلًا حتى يتمكن من النوم، رفضت بحجة أن أحد أبنائها، الذي يعيش في إيطاليا، قد يتصل في أي وقت (نظرًا لفارق التوقيت البالغ ست ساعات بين البلدين). ما جعل الأمر أكثر غرابة هو هوس مونيكا بساندرا، على الرغم من أنهما لم يكونا تعرفان بعضهما البعض. لم تكن مونيكا تدرس في المعهد الذي كان يدرس فيه خوسيه وساندرا، ومع ذلك بدأت تشعر بالغيرة من ساندرا منذ اللحظة التي التقطت فيها مجلدًا يحتوي على مشروع جماعي لخوسيه. كان المجلد يحتوي على أسماء امرأتين، إحداهما ساندرا، ولكن لسبب غامض، أصبحت مونيكا مهووسة باسم ساندرا فقط.
ورغم أن خوسيه تجاهل في البداية مكالمات ساندرا الهاتفية، إلا أنه مع مرور الوقت رضخ واتصل بساندرا مرة أخرى، متأثرًا بالتعاليم الكتابية التي نصحت بالصلاة من أجل أولئك الذين اضطهدوه. إلا أن ساندرا تلاعبت به عاطفيًا، فتناوبت بين الإهانات وطلبات منه الاستمرار في البحث عنها. وبعد أشهر من هذه الدورة، اكتشف خوسيه أن الأمر كله كان فخًا. فقد اتهمته ساندرا زورًا بالتحرش الجنسي، وكأن هذا لم يكن سيئًا بما فيه الكفاية، فأرسلت ساندرا بعض المجرمين لضرب خوسيه.
«»ربما تجد امرأة تجعلك تنساها.»»
أعجب خوسيه بالفكرة، فاستقلا حافلة متجهة إلى وسط ليما، حيث يقع الملهى الليلي.
على طول طريق الحافلة، مرّا بمعهد IDAT، وفجأة تذكر خوسيه أمرًا مهمًا.
«»آه، صحيح! أدرس هنا أيام السبت ولم أدفع رسوم الدورة بعد!»»
لقد كان يدفع رسوم هذه الدورة من المال الذي حصل عليه بعد بيع حاسوبه، وأيضًا من عمله مؤخرًا في مستودع لمدة أسبوع. كان ذلك العمل مرهقًا للغاية، حيث أجبروا العمال على العمل 16 ساعة يوميًا، لكنهم لم يسجّلوا سوى 12 ساعة رسميًا. والأسوأ من ذلك، أن أي شخص لا يكمل الأسبوع الكامل لا يحصل على أي أجر على الإطلاق. لهذا السبب اضطر خوسيه إلى الاستقالة.
ثم قال خوسيه ليوهان:
«»أدرس هنا أيام السبت، وبما أننا قريبون، دعني أنزل لدفع رسوم الدورة، ثم نتابع طريقنا إلى الملهى الليلي.»»
ولكن ما إن نزل خوسيه من الحافلة حتى رأى مشهدًا لم يكن يتوقعه أبدًا. كانت ساندرا واقفة عند زاوية المعهد!
نظر بدهشة إلى يوهان وقال له:
«»يوهان، أنظر هناك! إنها ساندرا! لا أصدق ذلك! ما هذه الصدفة؟ إنها الفتاة التي أخبرتك عنها، تلك التي تتصرف بغرابة شديدة. انتظرني هنا، سأذهب لأسألها إن كانت قد قرأت رسالتي التي أخبرتها فيها عن تهديدات مونيكا ضدها، وأحاول فهم سبب تصرفاتها الغريبة واتصالاتها المتكررة.»»
بقي يوهان في مكانه، بينما اقترب خوسيه من ساندرا وسألها:
«»ساندرا، هل قرأت رسائلي؟ هل يمكنك الآن أن تخبريني ماذا يحدث معك؟»»
لكن قبل أن ينهي كلامه، قامت ساندرا بحركة بيدها وكأنها ترسل إشارة ما.
وفجأة، وكأن الأمر كان معدًّا مسبقًا، ظهر ثلاثة رجال من أماكن متفرقة؛ أحدهم كان في وسط الشارع، والآخر خلف ساندرا، والثالث خلف خوسيه نفسه!
الرجل الذي كان خلف ساندرا اقترب وقال بلهجة عدائية:
«»إذًا، أنت الشاب الذي يضايق ابنة عمي؟»»
نظر إليه خوسيه بصدمة وأجاب:
«»ماذا؟ أنا أضايقها؟ هذا غير صحيح! بل هي من تلاحقني باستمرار! إذا قرأت رسالتي، سترى أنني فقط كنت أبحث عن إجابات لتصرفاتها واتصالاتها الغريبة!»»
لكن قبل أن يتمكن حتى من إنهاء حديثه، جاء الرجل الذي كان خلفه، وأمسك به من عنقه وأسقطه على الأرض بقوة. ثم انضم إليه الرجل الآخر الذي ادّعى أنه ابن عم ساندرا، وبدأ الاثنان في ركله وضربه وهو ملقى على الأرض، بينما كان الرجل الثالث يفتش جيوبه محاولًا سرقته.
كان ثلاثة ضد واحد، وكان خوسيه في وضع ضعيف تمامًا.
لحسن الحظ، تدخل يوهان واشتبك مع المعتدين، مما أعطى خوسيه الفرصة للنهوض. لكن المعتدي الثالث بدأ برمي الحجارة عليهما!
تدخل أحد رجال الشرطة المرورية، مما أوقف الهجوم. نظر الشرطي إلى ساندرا وقال لها:
«»إذا كان يضايقكِ حقًا، قدّمي شكوى رسمية ضده.»»
بدت ساندرا متوترة، ثم استدارت ورحلت بسرعة. لقد أدركت أن ادعاءها الكاذب قد يُكشف بسهولة.
شعر خوسيه بالخيانة والغضب، لكنه لم يتمكن من تقديم شكوى ضدها لعدم امتلاكه دليلًا واضحًا على مضايقاتها له. ومع ذلك، ما صدمه أكثر من الاعتداء نفسه هو هذا السؤال الذي ظلّ يتردد في ذهنه:
«»كيف كانت ساندرا تعلم أنني سأكون هنا في هذا المكان، في هذا اليوم، وهذه الساعة؟»»
فهو لم يأتِ إلى المعهد إلا أيام السبت صباحًا، ولم تكن لديه أبدًا عادة التواجد هناك يوم الثلاثاء ليلًا.
أخذ يفكر في هذا اللغز العجيب، وشعر بقشعريرة تسري في جسده.
«»ساندرا ليست فتاة عادية… ربما هي ساحرة، وتمتلك قوى خارقة للطبيعة!»»
لقد تركت هذه الأحداث أثرًا عميقًا على خوسيه، الذي يسعى إلى تحقيق العدالة وكشف أولئك الذين تلاعبوا به. بالإضافة إلى ذلك، يسعى إلى إفشال النصيحة الموجودة في الكتاب المقدس، مثل: صلوا من أجل أولئك الذين يهينونكم، لأنه باتباعه لهذه النصيحة وقع في فخ ساندرا.
شهادة خوسيه. █
أنا خوسيه كارلوس غاليندو هينوسطروزا، مؤلف المدونة:
https://lavirgenmecreera.com،https://ovni03.blogspot.com ومدونات أخرى.
ولدتُ في بيرو، هذه صورتي، التُقطت عام 1997، كان عمري آنذاك 22 عامًا. في ذلك الوقت، كنتُ متورطًا في مؤامرات ساندرا إليزابيث، زميلتي السابقة في معهد IDAT. كنتُ مرتبكًا بسبب تصرفاتها (لقد طاردتني بطريقة معقدة وطويلة لا يمكن شرحها بالكامل في هذه الصورة، لكني أروي التفاصيل في أسفل مدونتي: ovni03.blogspot.com وفي هذا الفيديو:
). لم أستبعد احتمال أن تكون مونيكا نيفيس، حبيبتي السابقة، قد قامت بسحر ضدها.
أثناء بحثي عن إجابات في الكتاب المقدس، قرأت في إنجيل متى 5:
«»صلوا من أجل من يهينكم.»»
وفي تلك الأيام، كانت ساندرا تُهينني بينما كانت تقول إنها لا تعرف ما الذي يحدث لها، وإنها تريد أن تبقى صديقتي، وإنه يجب عليّ أن أواصل الاتصال بها والبحث عنها مرارًا وتكرارًا، واستمر ذلك لمدة خمسة أشهر. باختصار، كانت ساندرا تتظاهر بأنها ممسوسة بشيء ما لإبقائي في حالة من الارتباك.
أكاذيب الكتاب المقدس جعلتني أعتقد أن الأشخاص الطيبين قد يتصرفون بشكل سيء بسبب روح شريرة، ولهذا لم يكن يبدو لي ذلك النصيحة بالصلاة من أجلها أمرًا سخيفًا تمامًا، لأن ساندرا كانت في البداية تتظاهر بأنها صديقة، فوقعتُ في فخها.
اللصوص عادةً ما يستخدمون استراتيجية التظاهر بالنوايا الحسنة:
لسرقة المتاجر، يتظاهرون بأنهم عملاء.
لطلب العشور، يتظاهرون بأنهم يعظون بكلمة الله، لكنهم في الواقع يروجون لعقيدة روما.
ساندرا إليزابيث تظاهرت بأنها صديقة، ثم تظاهرت بأنها صديقة تمر بمشكلة وتبحث عن مساعدتي، لكن كل ذلك كان فقط لتشويه سمعتي ونصب كمين لي مع ثلاثة مجرمين، على الأرجح بدافع الانتقام، لأنني رفضت محاولاتها للإغراء قبل عام، حيث كنتُ مغرمًا بمونيكا نيفيس وأوفيتُ لها بالإخلاص. لكن مونيكا لم تثق في وفائي وهددت بقتل ساندرا إليزابيث، لذا أنهيت علاقتي بها تدريجيًا على مدار ثمانية أشهر حتى لا تظن أن ذلك كان بسبب ساندرا.
لكن كيف ردّت ساندرا إليزابيث؟ بالكذب. اتهمتني زورًا بالتحرش الجنسي بها، وبحجة ذلك، أمرت ثلاثة مجرمين بضربي، كل ذلك أمام عينيها.
أنا أروي كل هذه التفاصيل في مدونتي وفي مقاطع الفيديو الخاصة بي على يوتيوب:
لا أريد أن يعاني الآخرون من الظلم كما عانيتُ أنا، ولهذا كتبتُ هذه القصة.
أعلم أن هذا سيزعج الأشخاص غير العادلين مثل ساندرا، لكن الحقيقة مثل الإنجيل الحقيقي، فهي تفيد فقط الأشخاص العادلين.
إن شر عائلة خوسيه يغلب على شر عائلة ساندرا:
تعرض خوسيه لخيانة مدمرة من قبل عائلته، حيث لم يكتفوا برفض مساعدته في إيقاف تحرش ساندرا به، بل اتهموه زورًا بأنه يعاني من مرض عقلي. استغل أقاربه هذه الاتهامات كذريعة لاختطافه وتعذيبه، حيث أُرسل مرتين إلى مراكز الأمراض العقلية، ومرة ثالثة إلى مستشفى.
بدأ كل شيء عندما قرأ خوسيه سفر الخروج 20:5 وقرر ترك الكاثوليكية. منذ ذلك الحين، استاء من عقائد الكنيسة وبدأ في الاحتجاج عليها بمفرده، كما نصح أفراد عائلته بالتوقف عن الصلاة أمام التماثيل. كما أخبرهم أنه كان يصلي من أجل صديقته ساندرا، التي بدا أنها كانت مسحورة أو ممسوسة. كان خوسيه يعاني من التوتر بسبب المضايقات التي تعرض لها، لكن أفراد عائلته لم يتقبلوا ممارسته لحريته الدينية. ونتيجة لذلك، دمروا مسيرته المهنية وصحته وسمعته، وأجبروه على البقاء في مراكز الأمراض العقلية حيث تم إعطاؤه المهدئات قسرًا.
لم يكتفوا باحتجازه قسرًا، بل بعد إطلاق سراحه، أجبروه على تناول الأدوية النفسية تحت تهديد حبسه مرة أخرى. ناضل خوسيه من أجل تحرير نفسه من هذه القيود، وخلال آخر عامين من هذه المأساة، وبعد تدمير حياته المهنية كمبرمج، اضطر إلى العمل بدون أجر في مطعم يديره عمه، الذي خانه. في 2007، اكتشف خوسيه أن عمه كان يجبره على تناول الحبوب النفسية دون علمه، وذلك بفضل مساعدة عاملة المطبخ ليديا التي كشفت له الحقيقة.
بين 1998 و 2007، فقد خوسيه ما يقرب من عشر سنوات من شبابه بسبب خيانة عائلته. وعند تأمله في الماضي، أدرك أن خطأه الوحيد كان الدفاع عن الكتاب المقدس لإنكار الكاثوليكية، لأن أفراد عائلته لم يسمحوا له أبدًا بقراءته. لقد ارتكبوا هذه الجريمة وهم يعلمون أنه لم يكن لديه الموارد المالية للدفاع عن نفسه.
عندما تمكن أخيرًا من التخلص من الأدوية القسرية، اعتقد أنه كسب احترام أقاربه. حتى أن أعمامه وأبناء عمومته من جهة والدته عرضوا عليه وظيفة، لكنه تعرض للخيانة مرة أخرى بعد سنوات، مما دفعه إلى الاستقالة بسبب معاملتهم السيئة له. جعله ذلك يعتقد أنه لم يكن ينبغي عليه مسامحتهم أبدًا، حيث أصبح من الواضح أن نواياهم كانت دائمًا خبيثة.
بعد ذلك، قرر إعادة دراسة الكتاب المقدس، وفي 2017، بدأ في ملاحظة تناقضاته. وبمرور الوقت، فهم لماذا سمح الله لعائلته بمنعه من الدفاع عنه في شبابه. اكتشف خوسيه التناقضات في الكتاب المقدس وبدأ في كشفها في مدوناته، حيث كتب أيضًا عن قصة إيمانه والمعاناة التي تعرض لها على يد ساندرا، وقبل كل شيء، على يد أفراد عائلته.
لهذا السبب، في ديسمبر 2018، حاولت والدته اختطافه مرة أخرى بمساعدة رجال شرطة فاسدين وطبيب نفسي أصدر شهادة مزورة. اتهموه بأنه «»فصامي خطير»» لاحتجازه مرة أخرى، لكن المحاولة باءت بالفشل لأنه لم يكن في المنزل في ذلك الوقت. كان هناك شهود على الحادث، وقدم خوسيه تسجيلات صوتية كأدلة إلى السلطات البيروفية في شكواه، لكن تم رفضها.
كانت عائلته تعلم جيدًا أنه لم يكن مجنونًا: فقد كان لديه وظيفة مستقرة، وابن، وكان مسؤولًا عن رعاية والدة ابنه. ومع ذلك، وبالرغم من معرفتهم بالحقيقة، حاولوا اختطافه مرة أخرى بنفس الافتراءات القديمة. قادت والدته وأفراد عائلته الكاثوليك المتطرفون هذه المحاولة. ورغم أن شكواه تم تجاهلها من قبل الحكومة، فقد كشف خوسيه عن هذه الأدلة في مدوناته، مما يثبت أن شر عائلته يفوق حتى شر ساندرا.
وهذا هو دليل عمليات الاختطاف باستخدام افتراءات الخونة: «»هذا الرجل مصاب بالفصام ويحتاج بشكل عاجل إلى علاج نفسي وحبوب مدى الحياة.
«كيوبيد محكوم عليه بالجحيم مع آلهة وثنية أخرى (الملائكة الساقطة، المرسلين إلى العقاب الأبدي لتمردهم على العدالة) █
إن الاستشهاد بهذه الآيات لا يعني الدفاع عن الكتاب المقدس بأكمله. إذا كانت رسالة يوحنا الأولى ٥:١٩ تقول إن «»العالم كله تحت سلطان الشرير»»، بينما يُقسم الحكام بالكتاب المقدس، فإن الشيطان يحكم معهم. وإذا كان الشيطان يحكم معهم، فإن الغش يحكم معهم أيضًا. لذلك، يحتوي الكتاب المقدس على بعض هذا الغش، مُموّهًا بين الحقائق. وبربط هذه الحقائق، يُمكننا كشف خدعه. يحتاج الصالحون إلى معرفة هذه الحقائق حتى يتمكنوا، إذا انخدعوا بأكاذيب أُضيفت إلى الكتاب المقدس أو غيره من الكتب المشابهة، من التحرر منها.
دانيال ١٢: ٧ وسمعت الرجل اللابس الكتان، الذي كان على مياه النهر، يرفع يده اليمنى واليسرى نحو السماء، ويقسم بالحي إلى الأبد: إنها إلى زمان وزمانين ونصف زمان. ومتى تم تبديد سلطة الشعب المقدس، ستتم كل هذه الأمور.
بما أن «»الشيطان»» يعني «»المفتري»»، فمن الطبيعي أن نتوقع أن يكون المضطهدون الرومان، لكونهم أعداء القديسين، قد شهدوا لاحقًا زورًا عن القديسين ورسالاتهم. وهكذا، فهم أنفسهم الشيطان، وليسوا كيانًا غير ملموس يدخل الناس ويخرج منهم، كما أوحت لنا مقاطع مثل لوقا ٢٢: ٣ («»ثم دخل الشيطان في يهوذا…»»)، ومرقس ٥: ١٢-١٣ (دخول الشياطين في الخنازير)، ويوحنا ١٣: ٢٧ («»بعد اللقمة دخله الشيطان»»).
هذا هو هدفي: مساعدة الصالحين على عدم إهدار قواهم بتصديق أكاذيب المحتالين الذين حرفوا الرسالة الأصلية، التي لم تطلب قط من أحد الركوع أمام أي شيء أو الصلاة لأي شيء كان مرئيًا.
ليس من قبيل المصادفة أن يظهر كيوبيد في هذه الصورة، التي روجتها الكنيسة الرومانية، إلى جانب آلهة وثنية أخرى. لقد أطلقوا أسماء قديسين حقيقيين على هذه الآلهة الزائفة، لكن انظروا إلى ملابس هؤلاء الرجال وشعرهم الطويل. كل هذا يتعارض مع الوفاء لشرائع الله، لأنه علامة على التمرد، علامة على الملائكة المتمردين (تثنية ٢٢: ٥).
الحية، أو إبليس، أو الشيطان (المفتري) في الجحيم (إشعياء 66: 24، مرقس 9: 44). متى ٢٥: ٤١: «»ثم يقول للذين عن يساره: اذهبوا عني يا ملاعين إلى النار الأبدية المُعدّة لإبليس وملائكته»». الجحيم: النار الأبدية المُعدّة للحية وملائكتها (رؤيا ١٢: ٧-١٢)، لخلطهم الحقائق بالبدع في الكتاب المقدس والقرآن والتوراة، ولتأليفهم أناجيل كاذبة ومحرّمة وصفوها بالملفقة، لإضفاء مصداقية على أكاذيب الكتب المقدسة الكاذبة، وكل ذلك في تمرد على العدل.
سفر أخنوخ ٩٥: ٦: «»ويل لكم يا شهود الزور، ولمن يدفعون ثمن الظلم، لأنكم ستهلكون فجأة!»» سفر أخنوخ ٩٥:٧: «»ويلٌ لكم أيها الأشرار الذين تضطهدون الأبرار، لأنكم أنتم ستُسلَّمون وتُضطهدون بسبب ذلك الإثم، وسيقع عليكم ثقل حملكم!»». سفر الأمثال ١١:٨: «»سيُنجى الأبرار من الضيق، وسيحل الأشرار محله»». سفر الأمثال ١٦:٤: «»صنع الرب كل شيء لنفسه، حتى الأشرار ليوم الشر»».
سفر أخنوخ ٩٤:١٠: «»أقول لكم أيها الأشرار، إن الذي خلقكم سيُسقطكم؛ لن يرحم الله هلاككم، بل سيفرح بهلاككم»». الشيطان وملائكته في الجحيم: الموت الثاني. إنهم يستحقون ذلك لكذبهم على المسيح وتلاميذه المؤمنين، واتهامهم لهم بأنهم واضعو تجديفات روما في الكتاب المقدس، مثل حبهم للشيطان (العدو).
إشعياء ٦٦: ٢٤: «»ويخرجون وينظرون جثث الرجال الذين عصوا عليّ، لأن دودهم لا يموت، ونارهم لا تُطفأ، ويكونون رجسًا لكل الناس»». مرقس ٩: ٤٤: «»حيث دودهم لا يموت، والنار لا تُطفأ»». رؤيا ٢٠: ١٤: «»وطرح الموت والهاوية في بحيرة النار. هذا هو الموت الثاني، بحيرة النار»».
Publicado por Jose Galindo ( https://ellameencontrara.com/2023/07/01/acerca-de-mi-jose-carlos-galindo-hinostroza/ )
Amo a mi prójimo como a mi mismo, pero no todos son mi prójimo, mi prójimo son los justos, si todos fuesen el prójimo, nadie habría asesinado a los santos, ni nadie hubiese escondido sus palabras, ni nadie hubiese falsificado las palabras de los santos, ni yo tendría ninguna necesidad de hacer este juicio justo a favor de mi prójimo y en perjuicio de nuestros enemigos, pues nadie hubiese calumniado contra mi como lo hacen los enemigos de mi prójimo, es que no es lo mismo oveja que lobo, aunque la oveja este desorientada o descarriada por su ignorancia, oveja es y el pastor desea salvarla, en cambio el lobo, aunque se vista de oveja, lobo sigue siendo y no puede convertirse jamás en oveja, el buen pastor no solo apacienta a las ovejas, él tambien caza a los lobos, como lobos son los calumiadores, los lobos del imperio romano, que tienen por madre de los fundadores de Roma, no de casualidad, a una loba. Esos son los que han calumniado contra los santos, y ellos son los grandes perdedores en el juicio final, es que el juicio final no perjudica a todos ni beneficia a todos, por eso muchos conspiraron contra el juicio final pues saben por su asquerosa conciencia que lo que hacen es injusto. https://gabriels.work/2024/09/17/el-abogado-de-los-secuestradores-argumenta-con-argumentos-religiosos-no-exijan-lo-que-es-suyo-y-amen-a-sus-enemigos-lucas-1630-a-todo-el-que-te-pida-dale-y-al-que-tome-lo-que-es-tuyo-no-se-lo-r/
I love my neighbor as myself, but not everyone is my neighbor, my neighbor is the righteous, if everyone were my neighbor, no one would have murdered the saints, nor would anyone have hidden their words, nor would anyone have falsified the words of the saints, nor would I have any need to make this just judgment in favor of my neighbor and to the detriment of our enemies, because no one would have slandered me as my neighbor's enemies do, because sheep and wolf are not the same, although the sheep is disoriented or led astray by its ignorance, it is a sheep and the shepherd wants to save it, on the other hand the wolf, even if he dresses as a sheep, is still a wolf and can never become a sheep, the good shepherd not only feeds the sheep, he also hunts wolves, as wolves are the slanderers, the wolves of the Roman Empire, whose mother of the founders of Rome, not by chance, is a she-wolf. Those are the ones who have slandered the saints, and they are the great losers in the final judgment, it is that the final judgment does not harm everyone nor benefit everyone, that is why many conspired against the final judgment because they know through their disgusting conscience that what they do is unjust. https://ntiend.me/wp-content/uploads/2024/08/the-book-of-life-revelations-el-libro-de-la-vida-revelaciones.docx - https://itwillbedotme.files.wordpress.com/2023/09/death-penalty-in-justice-is-a-need-to-clean-the-world-from-the-curse.docx – https://itwillbedotme.files.wordpress.com/2023/09/this-is-satan-and-these-are-his-religions.docx
Ver todas las entradas de Jose Galindo ( https://ellameencontrara.com/2023/07/01/acerca-de-mi-jose-carlos-galindo-hinostroza/ )